خانه خانم معلم کلاس درس میشود
اجتماعي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - دل خانم معلم برای هیاهوی بچهها تنگ شده، برای روزهایی که برای شاگردانش مادری میکرد و لابه لای سواددار کردنشان چم و خم دستوپنجه نرم کردن با روزگار را یادشان میداد. به زودی قیلوقال و شیطنتهای شیرین بچهها دوباره در زندگی خانم معلم جریان پیدا میکند، این بار در همسایگی او و در قسمتی از باغش که برای ساخت مدرسه اهدا کرده است:
بیشتر بخوانید: تقدیر معاون اول رئیس جمهوری از معلم فداکار شهرکردی | ببینید
خانهای بلندآوازه حدود ٣٠-٤٠ سال پیش که مهین جراحیان بهعنوان معلم کلاس اول به مدرسه پا گذاشت، درختان کاج و چنار باغ نهالهایی تازه رس بودند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
درختان توت و گردو و گیلاس و آلوی آن هم به بر و میوه نرسیده بودند. آن زمان خیابان بعثت هم بروبیای امروزش را نداشت و اصالت صاحبان و ساکنان خانه باغ پدری خانم معلم تنها دلیلی بود که آوازه این ملک را در نیشابور بلند کرده بود. خانم معلم جوان عادت نداشت به تدریس مفاهیم کتابهای درسی قناعت کند و وظیفه اش را اداشده بداند. اگر دانشآموزی با رنگ و رخ زرد سر کلاس مینشست، خانم معلم آنقدر پیگیر کارش میشد تا بداند دخترکش از سر سفره خالی بلند شده و به مدرسه آمده یا با سری انباشته از جاروجنجالهای خانوادگی سر کلاس درس نشسته است. بعد هم آنقدر این در و آن در میزد و راه و نیمراه میرفت تا مشکلش را حل و غم دلش را سبک کند.

اتاق مددکاری خانم مدیر وقتی سالهای خدمت و سابقه کاری مهین جراحیان آنقدری شد که مسئولان آموزشوپرورش نیشابور از او بخواهند بهعنوان مدیر مدرسه خدمت کند، او باز هم نتوانست دلمشغولیها و دغدغههای دیرینه اش را کنار بگذارد و تا پایان دوران خدمت خانم مدیر، هر یک از دانشآموزان یا اولیایشان سر درد دلشان باز میشد، به سراغ او میآمدند. بازنشستگی خانم مدیر سبب شد خانه اش پاتوق شاگردان قدیمی اش شود و دانشآموزانش که برای مرور آموختههای چندینساله به سراغش میآمدند، جای خالی فرزند نداشته اش را پر کردند. وقتی خانواده و اطرافیان خانم معلم یکییکی بار سفر بستند و راهی دیار غربت شدند، او دلش نیامد در خانه اش را به روی این فرزندان عزیزش ببندد و جلای وطن کند، اما وقتی همسر و شریک زندگی اش هم از دنیا رفت، احساس کرد باید قدمی بردارد تا این خانه حتی در نبودن او هم از هیاهوی بچهها خالی نشود.....
تصمیم بزرگ تبدیل شدن خیابان بعثت به بلوار و قرار گرفتن این خیابان در ردیف یکی از شاهراههای نیشابور ارزش ملک پدری جراحیان را بالا برده بود و خوش قد و بالا شدن و به بر رسیدن درختانش هم بر قدر و قیمت این خانه باغ باصفا افزوده بود. خانم معلم هزار و ٢٠٠ مترمربع از وسعت باغ را که ارزشی معادل ٦٠٠ میلیارد ریال داشت، به آموزشوپرورش نیشابور اهدا کرد و شرط گذاشت که پس از ساخت آن و حتی بازسازی اش در سالیان دور، نام او و پدرش میرزاآقا از پیشانی مدرسه پاک نشود. نیمی از ظرفیت مدرسه هم به ثبتنام دانشآموزان بیبضاعت اختصاص پیدا کند و دولت هزینه تحصیل این دانشآموزان را بپردازد. خانم معلم بهاندازه ٣٠ میلیارد ریال از هزینه ساخت اولیه مدرسه را هم بر عهده گرفت و از سازمان نوسازی مدارس خواست ساخت مدرسه را با فوریت به سرانجام برسانند تا او سالهای بیشتری را در همسایگی بچهها سر کند و از قیلوقال آنها لذت ببرد.

سهم همسایهها فقط کودکان نیشابوری از خانه باغ پدری خانم معلم سهم نبردهاند و قسمت وسیعی از باغ او به پارکینگ بیهزینه همسایهها تبدیل شده است. بسیاری از آنها هم کلید باغ را در اختیار دارند تا در هر ساعتی از شبانهروز در آن را باز کنند، خودروی خود را پارک کنند، از او احوالی بپرسند و به خوردن میوههای باغ پربرکتش گلویی تازه کنند...
کد خبر 942212 برچسبها معلمان وقف و موقوفات مدرسه و مدارس
-
چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۲:۵۵
-
۶ بازديد
-

-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/860738/