دفاعی سرسختانه از ایدههای تروتسکی
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام خراسان - به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، کتاب «انقلاب روسیه و سده ناتمام قرن بیستم»، نوشته دیوید نورث، رئیس ملی حزب برابری سوسیالیستی در آمریکا است. او از سال 1971 در جنبش بینالمللی تروتسکیستی فعال است. این کتاب در سال 1403 به همت انتشارات نیلوفر و به ترجمه «سینا باغسرخی» روانه بازار کتاب کشور شد.
کتاب حاوی مقالات و سخرانیهایی در باب انقلاب روسیه و تحریف تاریخ آن، توسط آنچه که نویسنده «بوروکراسی استالینیستی» و «ضدکمونیستهای جنگسردی» مینامد، است. نورث این جریان را با الهام از عنوان اثر تروتسکی، یعنی «مکتب تحریف تاریخ استالین»، «مکتب پساشوروی تحریف تاریخ»، نام مینهد. به این مقالات، دو ضمیمه به انتخاب مترجم نیز افزوده شده است. ضمیمه اول در باب مواضع نورث پیرامون جنگ اوکراین با روسیه، و ضمیمه دوم مروری بر مواضع لئون تروتسکی در باب مسئله اوکراین است.
رسوبات بازمانده از سده بیستم
نورث ادعا میکند با این وجود که سده بیستم پایان یافته است، اما مسائل آن، مانند جنگهای ویرانگر، نابرابریهای اقتصادی و انقلابها، همچنان حلنشده باقی ماندهاند. از این رو وی ابتدا تاریخ انقلاب روسیه را، چونان حرکتی پیشرو و ضروری، به دیدگاه خودش، بازسازی و تحریفزدایی میکند. هدف او را در کتاب حاضر میتوان پاسخ به مدعاهای «مکتب پساشوروی تحریف تاریخ» در باب انقلاب روسیه، و سپس بازسازی تاریخ آنگونه که واقعا رخ داده، دانست. این هدف بخصوص در مقاله اول کتاب پیگیری شده است.
اریک هابسبام، معتقد بود اندیشیدن در باب بدیلهای استالینیسم بیهوده است. نظری که نویسنده قویا رد میکند و در مقاله دوم کتاب، «آیا بدیلی برای استالینیسم وجود داشت؟» به آن پاسخ میدهد. به نظر نورث، تروتسکی و اپوزیسیون چپ بدیل جریان استالینیستی بودند اما بهشدت سرکوب شدند. سرکوب این جریان توسط «مکتب پساشوروی تحریف تاریخ» ادامه یافت. نویسنده هدف این مکتب را بیاعتبار ساختن انقلاب روسیه و ترویج جوی از ارعاب ایدئولوژیک میداند. به بهانه پاسخ به پرسش محوری کتاب، مقاله دوم را دقیقتر بررسی میکنیم.
رشد بوروکراسی دولتی و غصب قدرت سیاسی، آغازگر اختلاف استالین با تروتسکی بود. تروتسکی به همراه جمعی دیگر از اعضای حزب بلشویک، مخالفتی آگاهانه را علیه استالین و سیاستهای او سازماندهی کرد. استالین از مخالفتهای درونحزبی علیه خودش سخت واهمه داشت و تروتسکی را رهبر مهمترین جریان اپوزیسیون در حزب بلشویک میدانست. استالین حتی تمام نوشتههای تروتسکی را در کتابخانه خود نگه میداشت و بر آنها حاشیههای توهینآمیز نوشته بود.

به نظر نورث، ادعای نویسندگان ضدمارکسیست، نظیر «لشک کولاکوفسکی»، مبنی بر اینکه بلشویسم نمیتوانست در هیأتی غیر از استالینیسم بروز یابد، باطل است. این ادعا نمیتواند مبارزه تروتسکی و اپوزیسیون چپ حزب بلشویک علیه استالین را توجیه کند. به نظر کولاکوفسکی، میان تروتسکی و استالین هیچ اختلاف نظر بنیادینی وجود نداشت. نورث این ادعا را اینگونه به پرسش میکشد: چگونه اختلافی بنیادین میان آن دو وجود نداشت اما تروتسکی با نگارش هزاران مقاله و تشکیل جنبشی بینالمللی، خواهان سرنگونی رژیم استالین بود؟ به نظر نورث این شاهدی برای رد نظر کولاکوفسکی است.
در ادامه، نورث پیروزی استالینیسم را وابسته به متغیرها و شرایط خاصی میداند. او مینویسد: تاریخنگاران نباید بکوشند به پدیده پیچیده سیاسیای نظیر حزب بلشویک به گونهای بپردازند که انگار تکامل سیاسی آن از پیش برنامهریزی شده بود (ص 57). او حتی معتقد است گرایشهای روانشناختیِ جنایتکارانه در استالین را مجموعهای از شرایط عینی به سطح آورد؛ به تعبیر دیگر اگر شرایط عینی به گونهای دیگر رقم میخورد، چه بسا استالین مرتکب این جنایات نمیشد!
نورث، برخی از این این شرایط عینی که انقلاب روسیه را تحت تاثیر قرار داد را بررسی میکند. تکامل سیاسی استالین (همانگونه که در بالا از آن صحبت شد)، بستر بینالمللی (شکست طبقه کارگر اروپا چونان علت اصلی انحطاط رژیم شوروی)، هزینههای جنگ داخلی (که در اثر آن جمعیت و توان طبقه کارگر تحلیل رفت)، اثر نپ (سیاست اقتصادی دولت شوروی پس از 1921) و اپوزیسیون چپ، شرایط عینی دوران پس از انقلاب را تشکیل دادهاند.
سرمایهداری بازمیگردد
نپ (NEP) احیای بازار سرمایهداری به منظور بازسازی فعالیتهای اقتصادی در روسیه بود. این متغیر در کنار متغیرهایی که در بالا گفته شد، به روند انحطاط حزب سرعت بخشید. نپ درنهایت منجر به احیای گرایش به سرمایهداری و تقویت روحیه پذیرش نابرابری اقتصادی بخصوص در ردههای بالای حزب شد. اتفاقی که در کنار رشد بوروکراسی، تهدید برای انقلاب به حساب میآمد.
لنین که پس از یک دوره بیماری به فعالیت حزبی بازمیگردد، هشدار میدهد که بوروکراسی حاکم بر دولت، حزب بلشویک را بهشدت تهدید میکند. از این رو، لنین در وصیتنامه خویش خواستار برکناری استالین از سمت دبیر کلی حزب شد.
تروتسکی و اپوزیسیون چپ، در این شرایط، یعنی اثرات سیاست نپ و رشد فزاینده بوروکراسی دولتی، بیانیهای 46 امضایی صادر کردند. آنها در این بیانیه نوشتند: بحران اقتصادی در روسیه شوروی، و بحران دیکتاتوری گروهی در حزب به دیکتاتوری کارگری در روسیه و حزب کمونیست ضربهای سنگین وارد خواهد آورد. دیکتاتوری پرولتاریا و رهبر آن حزب کمونیست روسیه، با چنین بار سنگینی بر روی شانههای خود، نمیتواند وارد مرحله آشوبهای قریبالوقوع تازه جهانی شود مگر با چشمانداز شکست در سراسر جبهه پیکار پرولتری (ص 67).
در آخر مقاله، نگارنده به اختلاف نظر تروتسکی و استالین بر سر نظریه «سوسیالیسم در یک کشور» استالین میپردازد. استالین به سبب انزوایی که شوروی درگیر آن بود، تئوری سوسیالیسم در یک کشور، که درواقع عبور از آرمانهای بینالمللی انقلاب روسیه و جایگزین کردن آن با آرمانهای ملی بود را مطرح کرد. موضعی که تروتسکی سرسختانه آن را به باد انتقاد گرفت. تروتسکی اعتقاد داشت مبارزه بینالمللی طبقه کارگر را همچنان باید به مثابه یک اهرم در جهت ساختن سوسیالیسم واقعی به کار برد.
کتاب دیوید نورث، دفاع سرسختانهای از ایدههای تروتسکی در برابر جریان رقیب است. نورث شرایط عینیای را بیان میدارد که در آن، استالین توانست جریان مخالف خود را سرکوب کند و سکان انقلاب را تماما به دست بگیرد. نویسنده در این کتاب بیشتر میکوشد از جریان فکری تروتسکیسم دفاع کند تا اینکه به بیطرفی علمی وفادار بماند.
259
کد خبر 2057841
-
پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۵:۵۵
-
۹ بازديد
-

-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/861258/