پیام خراسان - برپائی نمایشگاه عکس و اصولا گالری یا نگارخانه ای که بخواهد مجوز کار دریافت کند، مدیرش باید قواعد و دستورالعمل های مربوطه را رعایت کند که از جمله آن صلاحیت حرفـه ای اوست. تا جائی کـه می دانم کارشناسان هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در فرآیند تشکیل پرونده، از مکان پیشنهادی بازدید و چنانچه ضوابط خود را در اجرای فضای نمایشگاه، رعایت شده دیدند، مرحله مربوط به فضای نمایشگاه را تایید می کنند تا به مرحله صدور مجوز نزدیک شود.
از دیگر اموری که در زمان تشکیل پرونده تأسیس نگارخانه بدان توجه می شود سابقه هنری متقاضی است و این سابقه هنری چه دانشگاهی و چه استاد شاگردی باید مسئولین را قانع کند که این شخص برای مدیریت نمایشگاه صاحب دانش و تجربه است و چون این توانمندی در اکثر هنرمندان تجسمی به سادگی قابل بررسی است، لذا فرآیند تأسیس و گرفتن پروانه نگارخانه معمولا مشکل آفرین نیست اما اطلاعاتم درباره اینکه سامانه و درگاه ملی صدور مجوز کسب وکار برای صدور پروانه نگارخانه چگونه عمل می کند، کافی نیست اما این گله را از برخی سازمان ها و نهادهای دولتی شنیده ام که صدور پروانه از درگاه ملی کسب و کار (که باید حداکثر ظرف یک هفته به نتیجه لازم برسد)، برای همه مجوزها کارگشا نیست زیرا تائید صلاحیت فرهنگی و هنری متقاضی فرآیندی تخصصی است و نمی توان آن را از طریق سامانه تشخیص داده و صرف صدور پروانه، کاری به جز بالا بردن آمار درخواست ایجاد اشتغال نداشته و فعالیت این گونه ای در برخی صنوف ایجاد اخلال در بازار کار می کند.
اگر بخواهیم مسأله نمایشگاه های عکس را از زاویه ای دیگر نگاه کنیم به موضوعی برخورد می کنیم که شاکله نمایشگاهی را درهم می ریزد. متأسفانه ارائه آمار و یا حتی هزینه کردهای غیر اصولی با قصد و نیت برگزاری نمایشگاه خود مشکلی اساسی و قابل بحث است. گالری داری کاری حرفه ای است و چم و خم های بسیاری دارد. صرف اینکه بتوانیم در یک بازه زمانی کوتاه چند تابلو به دیوار آویزان کنیم، بی مهری کامل به هنر نمایشگاه داری است. در دنیای امروز این حرفه، جای خود را به عنوان یک تخصص فرهنگی باز کرده است و چنانچه خوانده یا شنیده باشید اسامی بزرگ و معتبری در حوزه فرهنگی هنری جهان، صاحبان گالری های نمایشگاهی هستند.
اگرچه در پایتخت، یک همانندی در چند گالری قابل رویت است اما در دیگر شهرهای ایران این گستردگی هنوز سرایت نکرده است. اگر وقوع انقلاب اسلامی را مبنا قرار دهیم و به پیش از آن رجوع نکنیم. در شهری مثل شیراز که در هر زمان یکی از اضلاع تشکیل دهنده فرهنگ و هنر بود، برگزاری نمایشگاه عکس هیچ تمهیدی لازم نداشـت. هـر خیـابـان هر کـوچه و هرگـذری می توانست محل برپائی نمایشگاه باشد. نمایشگاه ها اصطلاحا «بند رختی» شدند. طنابی از دو سمت به دیوار، درخت یا دیرک برق گره می خورد و عکس ها که فاقد قاب بودند بر این طناب آویزان می شد و چه شور و شعفی در محلـه و گـذر برپـا می کرد. نمایشگاه به کارکرد پیــش بینی شـده خود دست می یافت و بعد هم عکس ها و طناب جمع می شد و در کوی و برزنی دیگر دوباره برپا می شد و در محاسبه و آمار به عنوان برپائی یک نمایشگاه در کارنامه دستگاه برپا کننده قرار می گرفت. همه هم این کار را به عنوان نمایشگاه پذیرفته بودند و حتی برخی از مسئولین برای بازدیـد از آن وقـت می گذاشتنـد و به گـروه برگـزاری خسته نباشیـد می گفتند!
آن دوره، دوره گذار بود. باید تجربه می شد، که شد. اما برخورد سرسری با نمایشگاه – از هر نوع و قماش که باشد – نمی بایست تا این حد ادامه پیدا می کـرد که اکنـون پیـدا کـرده است. نمونــه می خواهید؟ عرض می کنم. چندین ماه پیش حوزه فرهنگی شهرداری بر روی پل نمازی، سازه هائی فلزی نصب کرد و نوید شکل گیری یک نمایشگاه خیابانی و دائمی به شهروندان داد. نمایشگاه افتتاح شد، چندی کار کرد و هم اینک... بهتر است خودتان ببینید و قضاوت کنید.
نمونه دیگر، طراحان ایستگاه های متروی شهر شیراز فضاهای بسیار مناسبی در چند ایستگاه با هدف برپائی نمایشگاه تعبیه کرده اند، که شکیل ترین آن ایستگاه وکیل الرعایاست که به تنهایی می تواند همزمان چند نمایشگاه را در خود جای دهد اما استفاده ما چگونه است ؟ همین سئوال را می توان درباره ایستگاه نمازی، ایستگاه شهید آوینی و... هم داشـت. قـراردادن چنـد قـاب بر روی دیـوار نمیتواند نام نمایشگاه بر خود بگیرد. این گونه عمل انتظارات مردم را از واقعیت ها دور می کند و ما نباید مسبب آن باشیم البته رسم این روزها را که برروی تعدادی سه پایه نقاشی، تابلوهائی قـرار می گیـرد و در معرض دید واقـع می شود می توان با چشم پوشی نمایشگاه خواند، زیرا آنها کاربری ساعتی داشته و معمولا یکی دو ساعت بعد جمع آوری می شود اما این یک وظیفه مسلم است که مسئولین سازمان ها و نهاد های دولتی باید به ارتقاء سطح دانش جامعه – در هر سطحی که مسئولیت دارند - بپردازند.
برگزاری نمایشگاه عکس در فلان آرامگاه و بهمان اثر تاریخی، بی اعتنایی به قواعد هنری و فرهنگی برپائی نمایشگاه است که ندانسته در حال ترویج آن هستیم. نگارخانه وصال تعطیل می شود. مدیری فضای نگارخانه رسمی تشکیلات خود را با دیوارهای چوبی تقسیم بندی می کند و کارمنـدان را در آن می نشاند. چند صباح بعد مدیری دیگر آن دیوارهای چوبی را بر می دارد و مراسم افتتاحیه برای نمایشگاهی برگزار می کند که چند سال قبل هم به همین نام و نشان افتتاح شده است.
قصد نقد و نظر درباره آنچه نگاشته ام ندارم که اگر این قصد بود، جای سخن بسیار داشت. پیشنهاد می کنم دور افتادگان! کارآمدگان! و در صحنه بودگان! را دور هم جمع کنند، حرف ها را بشنوند و چاره ای برای این آشفتگی بیابند و چند گام برای بهبود کار و نزدیک شدن به استانداردهای جهانی بردارند و به قول امروزی ها زیرساخت ها را برای حال و آینده فراهم کنند. مورد موزه را هم با یک سئوال پیـش می کشم با این امید که در این باره باز هم سخن بگویم. گرچه سال هاست از این موضوع گذشته است اما می توان پرسید: که چرا موزه پر خاطره، ارزشمند و چشمگیر شهدا جمع آوری شد؟

کتابی که در این شماره معرفی می کنم اثری است با عنوان « مقدمه ای بر عکاسی شهری– توصیه ها و نمونه ها » کتاب برخلاف نام مطول خود، کم حجم است و 46 صفحه دارد. آن را جیمز مائر، نوشته و محمد فلاح نیا ترجمه کرده است. کتاب با کمی اغماض در قطع رقعی قرار می گیرد و برخلاف اشراف رنگ سیاه در رو و پشت جلد، دارای صفحات رنگی با نشاطی است و حسب آنچه در معرفی کتاب آمده است: عکاسی شهری آنقدر گسترده است که محدود کردن آن به یک کتاب راهنما ممکن نیست. کتاب تلاش دارد تا به سئوالاتی همچون چه زمانی باید عکس گرفت؟ چطور و با چه تنظیماتی؟ این گونه عکاسی چه ارتباطی با معماری از بناهای فاخر و مناظر شهر، مردم، لحظات ناب غیر منتظره و یا صحنه های بدون حضور انسان دارد ؟ کتاب 26 عکس دارد که سعی شده نمونه ای عکس، برای مطلب کتاب باشد. یک زمان وزارت ارشاد ناشران را مجبور به درج قیمت کتاب می کرد و این امریه چندین سال است که از حالت اجبار خارج شده است و کتاب را وقتی به فروشنده می سپاری و کارت می کشی، تازه متوجه می شوی چرا کتاب در سبد خانواده جا ندارد! جیمز مائر
ملیتی آمریکایی دارد، در نیویورک زاده شد و در اوقات فراغت، عکاسی از پروژه های مستند و نوشتن درباره نیویورک و تاریخ آن خود را مشغول می ساخت، به همین خاطر است که مقالات و کتابهای او در حوزه عکاسی مستند شهری و خیابانی بوده و هست. تمرکز بر این کار باعث شده نظریات مشخصی درباره عکاسی شهری و خیابانی داشته که با نظرات دیگر عکاسان تفاوت می کند.

از ویژگی های کارهای نوشتاری او این است که عکاسی را به زبان ساده بیان می کند و از پیچیدگی هائــی که بعضــا این رشتــه را سخــت می پندارند، پرهیز می کند. او عکاسی از مناظر شهری را از عکاسی خیابانی جدا می بیند و عکاسی خیابانـــی را هم به دو دستــه تقسیـم می کنـد (عکاسی با حضور مردم در عکس – عکاسی بدون حضور مردم) و عکاسی با حضور مردم را هم در دو دسته بندی قرار داده است (عکاسی پرتره با اجازه سوژه – عکاسی کاندید) برای او عکاسی از مناظر شهری، نشان دادن زیبایی ها، عناصر شهری و روح شهر است و عکاسی خیابانی را نوعی عکاسی روایتگر می داند.

متولد سال 63 است، شاعری می کند، مترجم است و عمده تر اینکه عکاس است و به عنوان مدرس عکاسی هم فعالیت دارد. اکثر پروژه های اخیر عکاسی اش در جهت ثبت فرهنگ عامه رقم خورده که از جمله کارهای او در، مستند کردن حمام های ایرانی، نماد شناسی خالکوبی ایرانی و مردم کوچه و بازار قابل ذکر است.

دفترهای شعر«در میان دو هیچ» و «تصویر مرد در آب»، همچنین ترجمه گزیده آثار آرتور رمبو شاعر فرانسوی و پروین شاکر شاعر اردو زبان پاکستانی نیز در کارنامه او ثبت شده است. « میم » مؤسسه ای فرهنگی و هنری است که محمد فلاح نیا در فعالیت آن دستی دارد و در آن نمایشگاه ها و رویدادهای عکاسانه را برگزار و معرفی می کند. این عکاس شیرازی در حوزه ادبیات کودک کتاب «خاله سوسکه» را تألیف کرده و در چندین نمایشگاه انفرادی و جمعی کارهای خود را در معرض تماشا گذاشته است. نشر نظر
این مرکز فرهنگی معتقد است که اولین ناشر تخصصی حوزه هنرهای تجسمی ایران است. کسانی که کارهای چاپی برجسته و صاحب سبک را دنبال می کنند، چندین سال است که با کتاب های مرکز چاپ و نشر نظر، تحولی چشمگیر را در عرصه طراحی و صفحه آرایی ملاحظه کرده اند.

گستره کارهای تولیدی این مرکز در حوزه چاپ و طراحی پوستر و کاتالوگ، حتی بدون ذکر نام، دارای امضای ناشر است. نشر نظر می گوید:«انتشار تمامی آثار نشر نظر بدون استفاده از کاغذ یارانه ای است ». تعجب انگیز آنکه از این ناشر قابل و درجه یک در فضای مجازی نمی توانید اطلاعاتی را کسب کنید و گزینه «درباره ما» ندارد.
http://www.khorasan-online.ir/Fa/News/866778/زوم-روی-کتاب--مقدمه-ای-بر-عکاسی-شهری–-توصیه-ها-و-نمونه-ها