سبد هزینههای زندگی از کتاب خالی است
دوشنبه 22 ارديبهشت 1404 - 12:47:39
|
|
پیام خراسان - برنا - گروه فرهنگی: این روزها که سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حال برگزاری است و رسانهها از شور و حال فرهنگی در مصلای تهران میگویند، واقعیتی تلخ و نادیده گرفته شده در لایههای زیرین این «جشن فرهنگی» در جریان است. واقعیتی که مستقیماً به سفره خالی خانوادهها، رکود اقتصادی و حذف تدریجی کتاب از سبد مصرف فرهنگی ایرانیان بازمیگردد. امجد عبدی - کتاب دیگر نه یک کالای فرهنگی قابلدسترس، بلکه برای بسیاری از مردم، به کالایی لوکس تبدیل شده که تنها اقشار خاصی توان خرید آن را دارند. افزایش بیرویه قیمت کتاب در سالهای اخیر، بهویژه از سال 1397 به این سو، همزمان با جهشهای پیاپی نرخ ارز، افزایش قیمت کاغذ و رکود اقتصادی شدید، به یک بحران اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. هرچند ناشران، نویسندگان و فعالان صنعت نشر از یکسو در تلاشند تا با افزایش قیمتها و کاهش تیراژها به شمارگان 300، 500، 700 و 1000 جلد، بقای خود را حفظ کنند، اما از سوی دیگر، این روند به معنای حذف آرام و بیسروصدای مخاطب عمومی از چرخه کتابخوانی است. مخاطبی که پیشتر ممکن بود در سال چند عنوان کتاب بخرد، اکنون شاید تنها به تماشای ویترین کتابفروشیها بسنده کند. غیبت کتاب در جامعه، مساوی با فقر فکری و سطحینگری این بحران، تنها یک معضل اقتصادی نیست؛ بلکه نشانهای از یک زخم عمیقتر در ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران است. کتاب، بهعنوان حامل اصلی دانش، اندیشه، نقد و تولید معنا، نقشی اساسی در شکلدهی به افقهای فکری جامعه دارد. در غیاب کتاب، جامعه دچار فقر فکری، سطحینگری، و افت قدرت تحلیل و تفکر انتقادی خواهد شد. از همینرو، گران شدن کتاب، تنها یک اتفاق در بازار نشر نیست؛ بلکه روندی است که مستقیماً آینده فرهنگی جامعه را تهدید میکند. در گذشته، خانوادههای ایرانی حتی با درآمدهای محدود نیز بخشی از سبد فرهنگی خود را به خرید کتاب اختصاص میدادند. کتاب هدیهای ارزشمند محسوب میشد و کتابخواندن یکی از فعالیتهای روزمره طبقه متوسط بود. اما امروز، در بحبوحه افزایش قیمت کالاهای اساسی، تورم افسارگسیخته، کاهش درآمد حقیقی مردم و افت شدید قدرت خرید، کتاب به یکی از اولین اقلامی تبدیل شده که از سبد خانوار حذف میشود. وقتی خانوادهای برای تهیه نان، گوشت، دارو و اجاره خانه با بحران مواجه است، نمیتوان از آن انتظار داشت که بودجهای برای خرید کتاب کنار بگذارد. متاسفانه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در چنین بستری بیش از آنکه نماد شکوفایی فرهنگی باشد، به نماد فاصله عمیق میان سیاستهای فرهنگی رسمی و واقعیتهای زیسته مردم تبدیل شده است و حقیقت این است که بخش بزرگی از مردم نه تنها امکان حضور در نمایشگاه را ندارند، بلکه در عمل از چرخه مصرف فرهنگی حذف شدهاند. بازدید از نمایشگاه برای بسیاری صرفاً یک تفریح خانوادگی یا گردش فرهنگی بدون امکان خرید است. در این وضعیت، پرسشهای مهمی مطرح میشود: آیا سیاستگذاران فرهنگی، واقعاً درکی از وضعیت معیشتی مردم دارند؟ آیا برنامههایی، چون یارانه کتاب، طرحهای فصلی فروش کتاب، یا تخصیص بُن تخفیفهای 500 هزارتومانی، توانستهاند تأثیری معنادار بر کاهش قیمت کتاب و افزایش دسترسی عمومی داشته باشند؟ واقعیت آن است که تمامی این برنامهها در برابر روند کلی اقتصاد کشور و نابسامانیهای ساختاری، بسیار محدود و ناکارآمد بودهاند. مبتلا شدن جامعه بدون مطالعه به ضعف در گفتوگو، افت تحمل دیگراندیشی و کاهش مشارکت مدنی در بُعد اجتماعی، حذف کتاب از زندگی روزمره مردم، پیامدهای بلندمدتی خواهد داشت. مطالعه، بهویژه مطالعه کتاب، یکی از ابزارهای اصلی تقویت سرمایه اجتماعی است. جامعهای که مطالعه نمیکند، دچار ضعف در گفتوگو، افت تحمل دیگراندیشی و کاهش مشارکت مدنی میشود. در چنین جامعهای، شبکههای اجتماعی سطحی، رسانههای زرد و شبهرسانهها جای کتاب را میگیرند و سطح آگاهی عمومی بهشدت افت میکند. این فرآیند، نهتنها نگرانکننده بلکه تهدیدی برای سلامت دموکراسی، رشد عقلانیت عمومی و حتی توسعه ملی است. هشدار؛ فضای عمومی از گفتوگوهای عمیق و مفاهیم جدی تهی میشود در بُعد فرهنگی نیز، گران شدن کتاب به معنای انسداد تدریجی مسیر تولید و بازتولید معناست. فرهنگ بدون کتاب، بهتدریج به مجموعهای از کلیشهها و تکرارهای سطحی تبدیل میشود. فضای عمومی از گفتوگوهای عمیق و مفاهیم جدی تهی میشود و جای آن را مناسبات سرگرمیمحور، مصرفگرایانه و سطحی میگیرد. در چنین شرایطی، نهادهای فرهنگی نیز مأموریتهای خود را گم میکنند و به جای تلاش برای ارتقای سطح فکری جامعه، به برگزاری رویدادهای نمادین، نمایشگاههای بیاثر و تبلیغات فرهنگی سطحی روی میآورند. از سوی دیگر، حذف کتاب از زندگی روزمره، نسل آینده را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. کودکانی که در خانههایی بزرگ میشوند که در آنها کتاب نیست، احتمال کمتری دارد که در آینده به مطالعه علاقهمند شوند. این روند، یک چرخه معیوب فرهنگی بهوجود میآورد که در آن، بیسوادی فرهنگی بازتولید میشود و نسلهای بعدی حتی کمتر از نسلهای کنونی به کتاب و مطالعه روی میآورند. این در حالی است که یکی از مهمترین شاخصهای توسعه انسانی در جهان امروز، میزان مطالعه و دسترسی به منابع دانشی است. کتاب یکی از ارکان زیست فرهنگی جامعه است سیاستگذاران فرهنگی کشور باید واقعیتها را ببینند. کتاب نه یک کالای زینتی برای قشر خاص، بلکه یکی از ارکان زیست فرهنگی جامعه است. اگر قرار است نمایشگاه کتاب صرفاً فرصتی برای خرید کتابهای تجملی و پرزرقوبرق برای اقلیت ثروتمند جامعه باشد، باید پذیرفت که هدف اصلی آن از میان رفته است. نمایشگاه باید ویترینی از عدالت فرهنگی باشد، نه بازاری برای تجمل فرهنگی. لازمه بازگشت کتاب به سبد خانوار، تغییرات اساسی در سیاستگذاریهای فرهنگی و اقتصادی است. این امر نیازمند نگاه کلنگر، حمایت واقعی از صنعت نشر، نظارت بر قیمتگذاری کاغذ، اصلاح سیاستهای ارزی و مهمتر از همه، افزایش قدرت خرید عمومی است. مادامی که کتاب در میان اولویتهای اقتصادی خانوادهها جایی نداشته باشد، هیچ میزان تبلیغ، طرح تشویقی یا نمایشگاه فرهنگی نمیتواند معجزه کند. فرهنگ باید برای همه باشد در پایان، اگرچه نمایشگاه کتاب میتواند نماد فرهنگ و آگاهی باشد، اما تنها در صورتی این نماد معنا خواهد داشت که همه اقشار جامعه امکان دسترسی به کتاب را داشته باشند. فرهنگ باید برای همه باشد؛ نه فقط برای آنان که از پس قیمتها برمیآیند. گران شدن کتاب، یک زنگ خطر است، نه فقط برای صنعت نشر، بلکه برای آینده فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی جامعه. ما باید این زنگ را بشنویم، پیش از آنکه خیلی دیر شود.
http://www.khorasan-online.ir/Fa/News/868029/سبد-هزینههای-زندگی-از-کتاب-خالی-است
|