پیام خراسان - به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی، هشتمین نشست تخصصی «کتاب و سینما» با عنوان «از واژگان تا تصویر» روز گذشته با حضور مهرداد غفارزاده، نویسنده و فیلمساز و مهرزاد دانش منتقد سینما در سرای هنرگان کتاب، سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
مهرزاد دانش که مدیریت جلسه را برعهده داشت، در ابتدا به معرفی فعالیتهای مهرداد غفارزاده پرداخت.
وی غفارزاده را هنرمندی دانست که در زمینههای مختلفی همچون داستاننویسی، مستندسازی، پژوهش و فیلمنامهنویسی حضوری فعال و اثرگذار داشته است. دانش با نگاهی نوستالژیک از نخستین آشنایی خود با نام غفارزاده یاد کرد و گفت: اولین بار در نوجوانی زمانی که تازه به هنر علاقهمند شده بودم، با نام غفارزاده آشنا شدم. در آن دوران، گروهی از هنرمندان جوان در مسجد حضرت جوادالائمه (ع) گرد هم میآمدند و به خلق آثار هنری در حوزههای مختلفی مانند داستان، نمایش و هنرهای تجسمی میپرداختند. در آن زمان، در گاهنامه سوره، نام غفارزاده در کنار نویسندگان شناخته شدهای چون امیرحسین فردی به چشم میخورد که نشانهای از حضور جدی وی در فضای ادبیات داستانی دهه 60 است.
مهرداد غفارزاده نیز در ادامه با اشاره به آغاز فعالیتهای هنری خود گفت: در دوران نوجوانی و همزمان با سالهای ابتدایی انقلاب، به هنر و کارهای فرهنگی علاقهمند شدم. فعالیت هنریام را با تئاتر آغاز کردم و در دوران جنگ تحمیلی، پس از شهادت سرپرست گروه، خود مسئولیت آن را برعهده گرفتم. از سال 1359 نوشتن داستان کوتاه را آغاز کردم و به همراه دوستانم در مسجد جواد الائمه (ع) فعالیت میکردیم. سال 1363 وارد واحد ادبیات حوزه هنری شدم؛ جایی که چهرههای برجستهای چون قیصر امینپور، فریدون عموزاده خلیلی، سهیل محمودی و وحید امیری حضور داشتند و در جلسات نقد داستان هنرمندانی نظیر مجید مجیدی که آن زمان بازیگر بود حضور پیدا میکردند.
نقش حوزه هنری در پرورش نسل جدید هنرمندان
مهرزاد دانش با تاکید بر جایگاه حوزه هنری در دهه 60 بیان کرد: حوزه هنری در آن دوره، تشکیلاتی فرهنگی با اهداف تربیتی برای هنرمندان جوان بود. پس از پیروزی انقلاب، جامعه نیازمند نهادهایی برای پرورش نیروی هنری در راستای ارزشهای جدید بود و حوزه هنری دقیقا بر پایه چنین ضرورتی شکل گرفت.
غفارزاده در ادامه یادآور شد: تحولات سیاسی آن زمان، فضای حوزه هنری را نیز تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از هنرمندان، به مرور مسیرهای جداگانهای را پیش گرفتند.
از ناداستان تا واقعگرایی در آثار سینمایی غفارزاده
در ادامه، مهرزاد دانش به آثار سینمایی غفارزاده پرداخت و اظهار کرد: غفارزاده در برخی از آثار خود از واقعیتهای بیرونی بهره برده است، مانند فیلم «گیرنده» که ماجرای نامهنویسی به رئیسجمهور را بازتاب میدهد. همچنین در برخی مستندهای او، روایاتی مستند از عکاسان جنگ و خاطرات آنان مورد استفاده قرار گرفته که نوعی ناداستان محسوب میشود.
غفارزاده در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چرا فیلمسازی که در داستاننویسی تخیل قوی دارد، در آثار تصویریاش به سمت مستندگرایی گرایش یافته است؟ بیان کرد: تخیل در بسیاری موارد ریشه در واقعیت دارد. آغاز کار ادبی من ناتورالیستی بود و بعدها به سمت رئالیسم و سپس سوررئالیسم حرکت کردم. آشنایی با رمان «صد سال تنهایی» از گابریل گارسیا مارکز تأثیر زیادی بر این روند داشت و علاقه من را به رئالیسم جادویی برانگیخت. اکنون نیز در حال نگارش رمانی با همین فضا هستم. در دوران نوجوانی، تحت تأثیر ادبیات دهه چهل، از جمله آثار چوبک و ساعدی، نگاه سیاهی به دنیا داشتم. اما اکنون به جهان داستان از زاویهای شاعرانهتر نگاه میکنم.
رئالیسم جادویی؛ از واژه تا تصویر
دانش در ادامه گفت: برایم سوال است که تا چه اندازه رئالیسم جادویی، با همه غنای ادبی خود، میتواند در قالب تصویر سینمایی بیان شود؟ سریال اخیر ساختهشده از رمان «صد سال تنهایی» نشان داد که اقتباسهای تصویری هنوز با چالشهایی روبرو هستند.
غفارزاده نیز در تحلیل این موضوع گفت: برای اقتباسهای موفق باید ابتدا نسبت واژه و تصویر را درک کنیم. واژهها منشأ تفکر و تجربهاند و استفاده از آنها باید با دقت و احترام همراه باشد. در حالیکه تصویر ممکن است در لحظه ارتباط برقرار کند، اما از نفوذ به لایههای زیرین ناتوان است.
ادبیات؛ مادر تصویر و خالق معنا
غفارزاده با بیان اینکه واژهها مادر تصاویر هستند، گفت: هرچه در ذهن داریم، نخست با واژه شکل میگیرد و سپس به تصویر تبدیل میشود. کسانی که از ادبیات به سینما وارد میشوند، اغلب موفقترند، چرا که عمق معنا را درک میکنند. البته در مقابل، برخی از واژهها سوءاستفاده میکنند و شأن آنها را پایین میآورند.
ارزش واژهها در سینمای مؤلف
دانش نیز در تکمیل این بحث اظهار کرد: هیچ صحنه عاشقانهای در سینما را ندیدهام که بتواند با قدرت واژهها برابری کند. در آثار ادبی، عمق احساس و تخیل به مراتب بیشتر است.
غفارزاده نیز در ادامه گفت: فیلمسازان را میتوان براساس منبع الهام آنها دستهبندی کرد؛ برخی از نقاشی، برخی از موسیقی، و برخی از ادبیات الهام میگیرند و کسانی که از ادبیات تغذیه میشوند، معمولاً دارای آثار عمیقتری هستند.
نمونههایی از سینمای ادبی در ایران
غفارزاده با اشاره به ناصر تقوایی گفت: تقوایی از جمله فیلمسازانی است که پیوند عمیقی با ادبیات دارد. این موضوع در آثاری چون «ناخدا خورشید» به وضوح دیده میشود.
دانش نیز به فیلم «آبادانیها» ساخته کیانوش عیاری اشاره کرد و گفت: این اثر اقتباسی غیرمستقیم از فیلم «دزد و دوچرخه» است، اما حالوهوای بومی و دغدغههای اخلاقی خاص خود را دارد.
در بخش پایانی نشست، غفارزاده در پاسخ به پرسشی درباره کیانوش عیاری گفت: عیاری علاوه بر تواناییهای سینمایی، انسانی مهربان و شریف است و این ویژگیها در آثارش بازتاب پیدا میکند. وی از خانوادهای اهل ادب آمده و مادرش شاعر و نویسنده بوده است. عیاری نویسنده قابلی است و حتی واژههای فیلمنامههایش با دقت انتخاب میشوند. من در زندگی با کیانوش عیاری و قیصر امین پور پیوند عاطفی عمیقی دارم.
وی ادامه داد: یک فیلمساز مؤلف، باید دارای نگاه و اندیشهای ممتاز باشد. اگر این ویژگی در وی وجود نداشته باشد، نمیتوان لقب مؤلف را به وی داد. واژه و تصویر هر کدام جایگاه خاص خود را دارند و هیچکدام جای دیگری را پر نمیکند.
سلسله نشست های «کتاب و سینما» هر روز توسط سازمان سینمایی در سرای هنرگان کتاب سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار میشود.
نهمین نشست پنجشنبه 25 اردیبهشت ساعت 16 با حضور مرضیه برومند، فرهاد توحیدی و مهرزاد دانش با موضوع «ادبیات کودک، رویای شیرین» برگزار میشود.
کد خبر 6468103

http://www.khorasan-online.ir/Fa/News/870101/مهرداد-غفارزاده--ناصر-تقوایی-پیوند-عمیقی-با-ادبیات-دارد