یادداشتی از غزل علینژاد؛
نقطه ایدهال حمایت از زنان بدسرپرست و بیسرپرست
چهارشنبه 29 ارديبهشت 1400 - 02:13:31
|
|
پیام خراسان -
«غزل علینژاد» کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی در یادداشتی درباره نقش سازمانهای مردم نهاد در حمایت از زنان بدسرپرست و بیسرپرست نوشت: نقطه ایده ال حمایت از زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر ایجاد فرصت ارتقاء اجتماعی و اقتصادی متناسب با شرایط و گرایشات مختلف هر دو جنس، فراتر از بحث برابری جنسیتی، دستیابی به ایجادعدالت جنسیتی، امنیت شغلی و اکتساب در آمد برای هر خانوار ایرانی و اولویت حفظ نظام خانواده در برنامه ریزی جایگاه زنان در جامعه است. بر اساس تعریف سازمان بهزیستی کشور، زنان بیسرپرست، به طور معمول زنانی تحت عنوان سرپرست خانوار یا خود سرپرست هستند، که بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند. زنان بد سرپرست زنانی هستند که از سوی همسرانشان ترک شدهاند یا همسران و پدرانی دارند که هزینه زندگی خانواده را تامین نمیکنند و اعضای خانواده را مورد حمایت خود قرار نمیدهند. این دسته از زنان جزو گروههای آسیبپذیر جامعه هستند که عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کار افتادگی، رها شدن توسط همسر یا پدر، موجب آسیبپذیر شدن آنها میگردد. زنان بدسرپرست گاها نیز تحت خشونتهای خانگی و اجبار به فعالیتهای نامشروع یا خطرناک توسط همسر یا پدر خود قرار میگیرند و در نتیجه به علت رفتارهای ناشایست همانند کتک زدن، تحقیر، توهین و آزارهای جسمی، بالاجبار درصدد زندگی مجردی و امرار معاش و تامین نیازهای اجتماعی و اقتصادی خود بر میآیند. با این حال هنوز تعریف دقیق و کاملی از این دسته از زنان ارائه نشده است و همچنین از حمایت کافی در قانون برای رفع مشکلات و نیازهایشان برخوردار نیستند و به طور واضح اسمی از آنان در قوانین موجود برده نشده است. لازم است این مطلب را عنوان کنیم که امروزه تشکلها و انجمنهای متعددی در پی اعتراض به عنوان زنان بد سرپرست و بیسرپرست، عنوان زنان سرپرست خانوار را برای این دسته از زنان با توجه به فعالیتها و نقش آنها درحفظ و بقای خانواده مناسب میدادند. زنان مورد اشاره فوق پس از بیسرپرست شدن عموما در برابر یکسری از مشکلات قرار میگیرندکه بزرگترین آن ها، یافتن سر پناهی مناسب، مشکلات اقتصادی و تأمین معیشت خانواده است که این مشکلات بر وضعیت مسکن و تغذیه آنها تاثیر مستقیم دارد. بیکاری و نداشتن اشتغال نیز یکی از جنبههای، مشکلات اقتصادی زنان است که این قشر را جزو آسیبپذیرترین اقشار جامعه قرار داده است و مشکلات روانی و روحی ماننند افسردگی، اضطراب و… را در پی دارد. دیگر مشکلی که در زندگی آنان نمود مییابد، مشکلات اجتماعی است، زیرا همواره با نگرش منفی به این افراد توجه میشود و این امر موجب مخدوش شدن روابط اجتماعی آنان با دیگران همچونعدم امنیت اجتماعی و آسایش روانی از طرف جامعه، میشود. اگر مسائل و مشکلات این قبیل زنان را با شاخصهای رفاه مقایسه کنیم، شکاف گستردهای مشاهده خواهیم کرد. برای مثال، شاخصهایی که برای سنجش رفاه اجتماعی به کار گرفته میشوند عبارتند از: بهداشت، آموزش و یادگیری، اشتغال و موقعیت اقتصادی فرد، مشارکت اجتماعی، فرصتهای اجتماعی، محیط زندگی و روابط اجتماعی. در مورد این زنان، عامل فقر اقتصادی به ویژه تعیین کنندهی اصلی وضعیت نابسامان آنها است. این شرایط زنان را از آموزش و کسب مهارت بازداشته است و موجب دستمزد کمتر آنها در مشاغل پاره وقت یا اشتغال خانگی آنها میشود. دشواری ترکیب شغل زنان با مراقبت از خانواده موجب تمرکز غیر رسمی آنان در بخش غیر رسمی بازار کار نیز میشود، خانوارهای دارای سرپرست زن به دلیل توانمندیهای پایین خود نمیتوانند یک زندگی استاندارد برای خود فراهم آورند. همچنین نبود سیستم جبران کننده کسری درآمد از طرف نهادهای دولتی یا ناچیز بودن آثار خدمات این سیستمهای جبرانی بر وضعیت خانوادهها و به طور خلاصه محدودیت حمایت دولتی و اجتماعی از زنان سرپرست خانوار، این دسته از زنان را به خطر فقر کشانده است. بنابراین وجود فقر مالی، عدم وجود مشاغل مشروع و اجبار آنان به روی آوردن به مشاغلی که مناسب آنان نیست ، موجب میشود که این دسته از زنان در تامین هزینه معاش خود، تهیه مسکن و کمک هزینههای زندگی و هزینههای درمان و بهداشت و… به مشکلات زیادی برخورد کنند. هر نظام و مکتب حقوقی راه کارهای اقتصادی ارائه میدهد تا بر اساس آن مالکیت افراد مورد احترام واقع شود، عدالت رعایت گردد و تأمین اجتماعی و رفاه برای همه افراد جامعه به آسانی صورت پذیرد. یکی از شاخصهای توسعه پایدار ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و مردان و ارتقاء کیفیت زندگی زنان میباشد. معیار و ملاک اصلی و عمدهای که برقراری توسعه پایدار را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد توانمندسازی زنان به خصوص زنان فقیر، آسیبپذیر و زنان بیسرپرست و بد سرپرست (سرپرست خانوار) است. بیشتر زنان سرپرست خانوار از نظر جایگاه فرهنگی و سطح تحصیلات در موقعیتی نیستند که بتوانند در جهان امروز با همه مسائل و معضلات اجتماعی، مسئولیت تربیت و پرورش جسمی و روحی فرزندانشان را به طور مطلوب عهده دار شوند. با توجه به اینکه خانوادههای دارای سرپرست زن اغلب از نظر مالی در وضعیت خوبی نیستند و به خاطر کاهش هزینه مسکن در مناطقی سکونت می کنند که از نظر فقر مالی و به خصوص فرهنگی موقعیت خوبی ندارند و محیط مناسبی برای زندگی نمی باشند، در نتیجه این گونه خانوادهها دچار مشکلات فرهنگی خاصی میشوند و این امر لزوم وجود آموزش مهارتهای زندگی را در آنها بیشتر مینماید. زنان سرپرست خانوار به دلیل نقش های متعدد نسبت به زنان هم طراز خود، امکان تحصیلات کمتری دارند و نسبت باسوادی در بین آنان پایین است که خود مشکلات دیگری به همراه دارد. از جمله این که این زنان به دلیل نیاز مالی به دنبال شغل هستند اما با توجه به پایین بودن سطح سواد شغل مناسبی پیدا نخواهند کرد، لذا مهارت آموزی از اقداماتی است که میتواند آمادگی آنان را برای اشتغال فراهم نماید. بنابر وضعیت آماری زنان بیسرپرست در ایران، هر سال 60 هزار زن بیسرپرست می شوند. بر اساس تحقیقات به عمل آمده به طور کلی از مجموع 17 میلیون و 353 هزار خانوار کشور، 15 میلیون و 712 هزار خانواده سرپرست مرد دارند و یک میلیون و 640 هزار نفر زن سرپرست هستند. طی 10 سال گذشته تعداد خانوادههای زن سرپرست با رشد 58 درصدی نسبت به رشد 38 درصدی خانوادههای مردسرپرست افزایش بیشتری داشته است. در راستای تامین برابر حقوق زنان و مردان، لازم است زنان تحت حمایتهای ویژه قانونی قرار بگیرند. این حمایتها ممکن است در قوانین اساسی و یا قوانین عادی گنجانده شود. این قوانین به دولتها اجازه میدهد با رفتاری متفاوت، زنان را در موقعیتهای خاص شغلی و مادری مورد حمایت قرار داده و حقوق و مزایای بیشتری برای آنها مقرر نمایند. برای آن که زنان بتوانند فرصتهای آموزشی و شغلی بیشتری کسب نمایند و به لحاظعدم داشتن سرپرست یا بد سرپرستی محکوم به توقف و ایستایی و توقف در زندگی خود نگردند. حمایتهای ویژه قانونی از آنها گامی مهم در راستای رفع تبعیض علیه زنان محسوب میشود. جهت گیری قانون اساسی در تبیین جایگاه زنان در آینده نظام جمهوری اسلامی ایران همانند سایر آمار و اقشار جامعه روشن، واضح و بیانگر توجه خاص به امور ایشان در نظام توسعهای کشور است. نقطه ایدهال حمایت از زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر ایجاد فرصت ارتقاء اجتماعی و اقتصادی متناسب با شرایط و گرایشات مختلف هر دو جنس، فراتر از بحث برابری جنسیتی، دستیابی به ایجادعدالت جنسیتی، امنیت شغلی و اکتساب در آمد برای هر خانوار ایرانی و اولویت حفظ نظام خانواده در برنامه ریزی جایگاه زنان در جامعه است. در این راستا در نگاه سیاستگذاران نظام، زنان سرپرست خانوار از اولویت و اهمیت ویژهای برخوردار میباشند. طرحهای متعددی که جهت حمایت از این قشر تدوین و به تصویب رسیده است گویای هدف کشور جهت بر طرف نمودن مشکلات اقتصادی و ایجاد امنیت روحی و روانی زنان سرپرست خانوار به شمار میرود. با توجه به مشکلات و موانع موجود بر سر راه زنان سرپرست خانوار و حمایتهای ناکافی جامعه و دولت، لزوم اصلاح قوانین جهت رفع مسائل موجود احساس میشود. به علاوه تصویب قوانین اجتماعی از جهت بیمه و دیگر خدمات رفاهی، ضروری به نظر میرسد. اگر در اصلاح قوانین و ارائه راهکارها جهت رفع مشکلات زنان سرپرست خانوار با رویکرد توانمندسازی زنان به مسائل ایشان پرداخته شود، به آنها کمک خواهد شد تا حداقل مدت کوتاهی به چرخههای حمایتی دولت وابسته باشند، سپس با استقلال اقتصادی به زندگی در سطح مناسب ادامه دهند. بخش اول: تعریف سازمانهای مردم نهاد امروزه قبول و توسعه نقش نهادهای مدنی دیگر یک انتخاب برای دولتها نیست بلکه ضرورتی گریز ناپذیر برای دوام و ثبات سیاسی دولتها به شمار میرود. بدین سان جوامع مدنی جوامعی با سطح قابل قبولی از مشارکت و دموکراسی خواهی همراه خواهد بود، که به ناچار دولت مردان را به قبول نقطه نظرات مردم در تصمیم گیریها وادار میسازد. در این جوامع، مردم خود را در اجرای قوانین به دلیل مشارکت در تنظیم، پیشگام دانسته و نسبت به رفتارهای متعارض دیگران با قانون نقش نظارتی و هشدار دهنده ایفا میکنند. سازمانهای مردم نهاد اعتراضی است آگاهانه به عملکرد دولتها و نهادهای رسمی که در چارچوبهای بندهای قانونی خود گرفتار شدهاند و از قدرت و کاراییشان برای حل مسائل و معضلات اجتماعی کاسته شده است هدف اساسی نهادهای مدنی اعم از احزاب، اصناف و NGO ها (سازمانهای مردم نهاد) رسیدن به چنین جامعهی ایده آلی است. سازمانهای مردم نهاد به عنوان بخش عمدهای از جامعه که قابلیت پیگیری اهداف غیرانتفاعی و غیرسیاسی را به صورت داوطلبانه و مسالمت آمیز دارند، میتوانند بسیاری از اهداف خیرخواهانه، مردمی و بشر دوستانه را به ثمر برسانند. در راستای تحقق اصل 26 قانون اساسی {برابر این اصل:احزاب، جمعیت ها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی با اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آن ها مجبور ساخت.}، حمایت از مشارکتهای مردمی و پشتیبانی از مؤسساتی که اهداف عامالمنفعه و خیرخواهانه را پیگیری میکنند و موافق اصول مترقی قانون اساسی و نیز ماده 182 برنامه سوم توسعه میباشند، میتوانند در پیشبرد اهداف شکوهمند انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشته باشند. در حال حاضر بیشتر فعالیتهای امدادی و خیرخواهانه در ایران توسط سازمانهایی از نوع دولتی و غیردولتی صورت میگیرد؛ نظیر کمیته امداد امام، بنیاد شهید، جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، جامعه زنان داوطلب بهداشت، که در بدو تشکیل عمدتاً به صورت داوطلبانه و از بین مردم بوده و به تدریج به دلیل گسترش روز افزون و بالا بودن تعداد اعضای آن در سطح وسیع، بخش مدیریت در آنها نهادینه شده و به صورت دولتی درآمده است. مشارکت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی سمنها در ثبات موقیعت اجتماعی و اقتصادی تأثیر قابل توجهی دارد. اقداماتی چون اشتغال زایی، آسان کردن کاریابی و متنوع ساختن مشاغل متناسب با کارآموزیها و آموزشهای حرفهای و تخصصی افراد، مبارزه با بیکاری و حمایت مادی و معنوی از بیکاران، انطباق قدرت خرید افراد با هزینه زندگی از طریق روزآمد کردن مستمری روزانه یا ماهیانه آنها، ایجاد مراکز فرهنگی، ورزشی، هنری و علمی برای تنوع بخشی به سرگرمی و تفریحات و اوقات فراغت افراد، تسهیل تشکیل کانون خانواده که بعضاً توسط نهادهای مردمی صورت میگیرد، زمینه رشد و شکوفایی شخصیت فردی، خانوادگی و اجتماعی آنان را فراهم و باعث نشاط عمومی در سطح جامعه میشود. تجربهی کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته در طول بیش از نیم قرن ضرورت وجود این نوع سازمانها را بیش از پیش اثبات کرده است. مزیت این سازمانها بر سازمانهای دولتی در این است که اولا این سازمانها میتوانند مردم فقیر و افراد آسیب دیده و در معرض آسیب را در سطح محدود محله، روستا، شهرستان و غیره شناسایی کرده و به آنها کمک نمایند. ثانیأ این سازمانها به دلیل ماهیت داوطلبی خود با هزینههای کمتر، بهترین کارایی را در خدمترسانی دارند. ثالثأ سازمانهای مردم نهاد به وسیلهی کار با گروههای جامعه، مشارکت محلی را ارتقاء میبخشند و بر ابتکارات خودیاری محلی و کنترل برنامهها تأکید دارند و نهایتا این سازمانها متناسب با نیازها و شرایط محلی نوآوری میکنند و خود را با آنها تطبیق میدهند. در تعریف سازمانهای مردم نهاد آنان را به نهادی مدنی یا تشکلهایی اطلاق میکنند که توسط گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر دولتی به صورت داوطلبانه تاسیس شده و غیر انتفاعی، غیر سیاسی و عضوپذیر میباشند، بودجه این سازمانها از طریق کمکهای مردمی یا سازمانهای دولتی تأمین میشود. امروزه اصطلاح NGO در جامعه کاربرد زیادی یافته که مخفف اصطلاح انگلیسی non-governmental organization به معنی سازمان غیردولتی و در زبان فارسی سازمانهای مردم نهاد به اختصار «سمن» نامیده شدهاند. سازمانهای مردم نهاد در کلیترین معنایشان، به سازمانهایی اشاره میکنند، که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشوند اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین افراد و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکنند. از آنجا که اصطلاح «سازمان مردم نهاد» بسیار کلی است، بسیاری از این سازمانها ترجیح میدهند از اصطلاح «نهادهای خیریه» استفاده کنند. بخش دوم: سازمانهای مردم نهاد فعال در حوزه زنان علاوه بر بخشهای مختلف حاکمیت و دستگاههای رسمی، بخش خصوصی یعنی سمن ها (سازمانهای مردم نهاد) نیز در حوزه زنان و خانواده فعال هستند و به ارائه خدمات و آموزشهای لازم به زنان میپردازند. البته سمنهایی هم هستند که مجوزشان را از بهزیستی دریافت میکنند و به عنوان بازوی حمایتی سازمان بهزیستی در حوزه زنان فعالیت دارند. در دولت اخیر اقداماتی جهت توانمندسازی این نهادهای مدنی صورت گرفته است و دولت با اهمیت دادن به سمنها به ویژه سمنهای حوزه زنان و خانواده گامی در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی زنان برداشته است. سازمانهای مردمی در همه جای دنیا کارکرد موثری در حل چالشهای زنان، کودکان، بیماران، افراد درگیر اعتیاد و غیره ایفا میکنند اما برای بررسی میزان کارایی سازمانهای مردم نهاد در جامعه ایران، در واقع ابتدا باید ببینیم که آیا سازمانهای مردم نهاد توانستهاند در جامعه ما به منصه ظهور برسند و پس از آن به میزان نقش آفرینی آنان در توانمندسازی زنان و اقشار مختلف پرداخت. بر اساس تعریف فوق سازمانهای غیردولتی زنان به گروهی افراد هم هدف اطلاق میشود که بهصورت غیرانتفاعی و بدون وابستگی به دولت توسط زنان و یا برای زنان در موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، صنعتی و خیریهای فعالیت داشته و برای افراد خارج از اعضای آن تشکیل میشود. سازمان غیردولتی زنان حول چهار محور عمده فرهنگی-اجتماعی، صنفی-تخصصی، خیریهای در کشور ایران به فعالیت مشغول هستند. به استناد این گروهبندی، سهم فعالیت این سازمانها در حوزه فرهنگی_اجتماعی 63٪، در حوزه صنفی_تخصصی 30٪ و در حوزه خیریه 41٪ است. سازمانهای غیر دولتی و مردم نهاد به منظور تقویت بنیهی اقتصادی زنان بیسرپرست و بد سرپرست خدمات زیر را ارائه میدهند: -اشتغالزایی برای زنان سرپرست خانوار و بد سرپرست در زمینههای مختلف نظیر مشاغل خانگی، صنایع تبدیلی و مواد غذایی، صنایعدستی، تولید پوشاک و غیره - پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به بانوان سرپرست خانوار و بد سرپرست - تأمین رایگان نیازهای ضروری نظیر تهیهی خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و… -ایجاد فرصتهای اشتغال برای زنان سرپرست خانوار و بد سرپرست و سپس پرداخت حقوق برای جلوگیری از اعطای خدمات یک طرفه. بند الف سازمانهای مردم نهاد حمایت از زنان برخی از سمنهای فعال در حوزه زنان عبارتند از: انجمن حمایت از زنان و کودکان بیپناه، مرکز حمایت از زنان و کودکان بد سرپرست، انجمن حمایت از زنان سرپرست خانوار، انجمن مطالعات خانواده، بنیاد کار آفرینی زنان و جوانان، موسسه ارتقای سلامت زنان، موسسه مادران امروز، انجمن مردم نهاد ترنم اندیشه، انجمن نعیما بانو و… که در ذیل برخی از برجستهترین آنان معرفی میشوند: انجمن حمایت از زنان سرپرست خانوار اولین خانهی امن غیردولتی اداره کل بهزیستی استان تهران و بیست و سومین خانه امن کشور در اسفند ماه 97 طی مراسمی با حضور رییس اورژانس اجتماعی کشور و معاون اجتماعی سازمان بهزیستی افتتاح شد. این خانه امن که «آتنا» نام دارد، محلی برای پذیرش دو گروه از زنان است؛ گروه اول زنانی هستند که از سوی همسرانشان که غالباً مصرف کننده مواد یا دارای مشکلات روحی و روانی اند، مورد خشونت واقع شدهاند. برخی از آنها با فرزندانشان به خانه امن آتنا مراجعه میکنند. در خانه امن روند درمانی همسران آنها همچون ترک اعتیاد، روان درمانی و زوج درمانی پیگیری میشود. خوشبختانه بیشتر خانوادهها با انجام این اقدامات به زندگی خود بازگشته و عده اندکی ناگزیر میشوند تا با توانمندسازی و اشتغال بطور مستقل به زندگی خود ادامه دهند. گروه دوم زنانی هستند که همسرشان فوت کرده یا قبلاً طلاق گرفتهاند و امکان تامین هزینه سرپناه برایشان وجود نداشته و به آتنا مراجعه کردهاند تا توانمندیهای لازم را کسب کنند و مستقل شوند. اهداف تاسیس این مراکز شناسایی مشکلات زنان و دختران در معرض آسیب یا آسیب دیده، توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، امدادرسانی به گروههای آسیب دیده، تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی زنان و دختران، افزایش آگاهی عمومی در مورد مسایل زنان و دختران و ایجاد فرصتهای برابر و عادلانه برای رشد زنان و دختران است. در این مراکز خدمات مختلفی نظیر تامین خوراک، پوشاک، امور پزشکی، امور حقوقی، آموزشی، نگهداری از کودکان و…ارائه میشود. پذیرش زنان و دختران نیازمند حمایت در این مرکز، پس از مصاحبه مددکاری و انجام بررسیهای لازم مانند گفتگو با معرف، بررسی پرونده ارسالی از مراکز معرفی شده، گفتگو با همسر، گفتگو با افراد خانواده و بستگان نزدیک و دور، در صورت نیاز و امکان بازدید از منزل و… است. در نهایت آنها در صورت تشخیص کمیته مددکاری اجتماعی آتنا به خانه امن انتقال داده میشوند، در یک سال گذشته 28 مادر و کودک در خانه امن آتنا پذیرش شدهاند. خانه امن آتنا علاوه بر این خدمات دو طرح ویژه «سرپناه موقت آتنا و طرح دختران ارغوانی» را پشتیبانی میکند. طرح سرپناه موقت آتنا، در جهت تامین سرپناه خانوادههای شاغل در کارگاههای آتنا است که توانایی تامین هزینه رهن و اجاره مسکن ندارند. مدت اقامت هر خانواده یکساله است تا با توانمندسازی و اشتغال همزمان در یکی از بخشهای اشتغال آتنا بتوانند کسب مهارت و درآمد داشته باشد. طرح دختران ارغوانی (پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در دختران محدودۀ سنی 12 تا 18 سال با روش آموزش گروهی مشارکتی) پشتیبان پکیج آموزشی دختران شامل مراحل مبتدی، پیشرفته و فوق پیشرفته از جمله آموزشهای کارگاهی و آموزشهایی در ضمن اردو و تفریح و بازی میگردد که تمرکز آن بر آموزشهای خود مراقبتی، مهارتهای زندگی، تسلط بر خویشتن در دوران بلوغ، سلامت و بهداشت دختران، آموزشهای خلاقیت و کارآفرینی، آموزش دختران درباره حقوق خود، انواع آزار (کلامی، فیزیکی، جنسی و…) و گزارش آن به مددکاران موسسه در صورت وقوع، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی چون اعتیاد، فرار از منزل، آسیبهای مرتبط با ناآگاهی در روابط دختر و پسر و… میباشد. انجمن کارآفرینی و حمایت از زنان موسسه خیریه «قدر علوی» یک موسسه عام المنفعه میباشد که با همکاری جمعی از خیرین محترم در سال 1384 به مدیریت خانم احمدی تاسیس گردیده و فعالیتهای آن در راستای مددرسانی و یاری عزیزان نیازمند میباشد. این موسسه تا کنون سرپرستی بیش از 285 خانواده بیسرپرست را برعهده داشته است که از راههای گوناگون به این مددجویان یاری میرساند. برخی از خدمات ارائه شده به مددجویان: • راه اندازی مرکز مهارت آموزی و کارآفرینی کوثر در منطقه 4 • تحویل سبد ارزاق و مایحتاج اولیه در طول سال به صورت فصلی • کمک در جهت بازتوان نمودن مددجویان عزیز و حمایت شغلی از آنان • حمایت شغلی و تحصیلی • پرداخت کمک هزینه ودیعه و اجاره مسکن مدد جویان • تحت پوشش قرار دادن زنان سرپرست خانوار و…حتی اعطای وام قرض الحسنه • ارائه مشاوره تحصیلی – درمانی و…پرداخت بدهی افراد معسر در راستای رسیدن به این اهداف متعالی در سال 1385 موسسه قدر علوی با حمایت مرکز امورزنان و خانواده طرح توسعه و تجهیز کارگاه تولیدی پوشاک زنانه و مردانه را در جهت فراهم شدن زمینههای خودکفایی اقتصادی زنان سرپرست خانوار، بد سرپرست و محروم تحت پوشش برگزار نمود و همچنین کلاس آموزش خیاطی برای افزایش سطح مهارتهای شغلی این افراد تشکیل داده است. در سال 1398 نیز در جهت توانمندسازی خانوادهها اقدام به راه اندازی مرکز رشد و توسعه کارآفرینی ویژه مهارت آموزی و اشتغالزایی زنان سرپرست خانوار نموده است که در تهیه غذا بهار نارنج در دو شعبه مشغول به فعالیت میباشد. موسسه ارتقای سلامت زنان موسسه ارتقاء سلامت زنان ایرانیان تهران. مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی ارتقاء سلامت زنان، مجموعهای است که با هدف ارتقاء سلامت آحاد جامعه با تمرکز بر جمعیت زنان که تأثیر گذار بر سلامت کل کشور هستند، تأسیس گردیده است. محورهای اصلی فعالیت این مرکز مشاوره، پژوهش، پیشگیری و درمان در حوزه سلامت زنان میباشد. یکی از محورهای فعالیت این مرکز مطالعه، تحقیق و آموزش در مورد نشانگان PMS (یا سندرم قبل از قاعدگی) میباشد که با هدف اطلاعرسانی عمومی، به منظور ایجاد و تقویت نگرش مثبت نسبت به این پدیده، توانمندسازی زنان، کاهش نا هنجاریهای اجتماعی و زیانهای اقتصادی ناشی از ) PMS سندرم پیش قاعدگی) و تحکیم انسجام خانوادگی صورت میپذیرد. بند «ب» انجمنهای خیریه حمایت از زنان در سال 1373، با تشکیل دفتر هماهنگی سازمانهای غیر دولتی زنان در دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهوری با هدف شناسایی و برقراری ارتباط با این سازمانها، برای اولین بار زمینه ایجاد روابط سازنده و هماهنگی در جهت همیاری و رفع نیازهای این تشکلات مردمی پدید آمد. به گفته مسوولان؛ در دولت قبل 1670 تشکل مربوط به خانواده و زنان در کشور وجود داشت که از این تعداد تنها 650 تشکل فعالیت میکردند، اما تعداد نهادهای فعال کنونی به 2733 تشکل رسیده است. ساختار تشکلهای زنان این امکان را فراهم میکند که گروههای مختلف زنان، از جمله دانشجویان، هنرمندان، خانهدارها و غیره امکان جذب و تمرین شرکت در مجموعههای سازمانی و هدفمند را پیدا کنند که خروج از انزوا و نقش آفرینی پویا را برای آنان به دنبال خواهد داشت و موجب تقویت خودباوری زنان با تسهیل ورود آنان به تشکلها خواهد شد، ضمن اینکه از طریق سازمانهای مردم نهاد، مطالبات به حق و منطقی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی زنان به روش کارشناسانه به گوش مسوولان و سیاستگذاران خواهد رسید و زمینه پیشرفت و بهبود وضعیت آنان فراهم خواهد شد. از جمله تشکلهای حمایت زنان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: • کانون زنان ایرانی • ایران بانو • موسسه تحقیقاتی بازتوانی و بهبود زندگی زنان • زنان ایران • موسسه مادران امروز • جمعیت ایرانمهر در حال حاضر حدود 60 مرکز برای نگهداری و حمایت از زنان آسیب دیده در کشور فعالیت میکنند که به ارائه خدمات اجتماعی و روحی و روانی به زنان آسیب دیده و یا در معرض آسیب و همچنین به توانمندسازی و حرفه آموزی زنانی که در این مراکز نگهداری میشوند میپردازند تا پس از بازگشت به محیط خانه و اجتماع بتوانند درآمدی برای زندگی خود کسب کنند. مراکز موجود تحت عنوان «خانه سلامت، خانه امن و ندای مهر» خدمات روانی و اجتماعی به زنان آسیب دیده ارائه میدهند. یکی از انجمنهای مذکور، موسسه خیریه انجمن حمایت از زنان بیسرپرست تهران با نام «نور فدک» است، که با هدف کمک به زنان بیسرپرست، بیخانمان و آسیب دیده مناطق محروم بصورت کمک مالی و غیرنقدی اقدام به راه اندازی انواع طرحهای حمایتی با کمک خیّرین نیکوکار کرده است. زنان بیسرپرست شامل زنان بیوه و مطلقه (اعم از بانوانی که بعد جدایی از همسر، بصورت مستقل یا در خانه پدری زندگی می کنند)، همسران آقایان معتاد، زندانی، بیکار، مهاجر، سالمند، از کار افتاده و همسران آقایانی هستند که در حال خدمت سربازی هستند و برای تامین معیشت و رفاه زندگی با مشکلات اساسی روبرو هستند. گرچه حمایت از زنان بیسرپرست نهادهای دولتی بیش از پیش گسترش یافته است اما با افزایش 86 درصدی جمعیت زنان بیسرپرست، تامین رفاه و معیشت این دسته از اقشار آسیب دیده، بسیار مشکلتر از گذشته شده است و اغلب این بانوان از طریق طرحهای نیکوکاری کمک به زنان بیسرپرست موسسات، بنیادها و انجمنهای خیریه به تامین نیازها و رفع مشکلات خود میپردازند. «انجمن خیریه نورا» در زمینه حمایت زنان بیسرپرست که شامل گروههای زیر میشود: 1. زن سرپرست خانوار به علتعدم صلاحیت سرپرستی شوهر 2. زن سرپرست خانوار به علت طلاق 3. زن سرپرست خانوار دارای همسر زندانی 4. زن سرپرست خانوار دارای همسر فوت شده 5. زن سرپرست خانوار دارای همسر معتاد 6. زن سرپرست خانوار دارای همسر مفقودی از جنبه توانمندسازی زنان در ابعاد اقتصادی، روانی به فعالیت میپردازد که در توضیح این فعالیتها با توجه به ارزشها و هنجارهای اجتماعی فرهنگی، سنت، فقر، بیسوادی و نگرشهای عمومی منفی که نسبت به قضیه «تک سرپرستی زنان» وجود دارد، زمینه برای، انزوا، طرد شدگی از جانب دوستان و فامیل، محرومیت، حاشیه نشینی، اعتماد به نفس پایین، ترس و اضطراب، کمبودهای عاطفی، پیشنهادهای نامطلوب و سوءاستفاده از زنان در جامعه دو چندان میشود. با ترکیب عناصر احساس خودارزشمندی، حق انتخاب، حق دستیابی به فرصتها و منابع، حق داشتن قدرت و کنترل زندگی خود در خانه و بیرون از خانه و توانایی زنان برای تاثیر گذاشتن بر تغییرات اجتماعی برای ایجاد نظم اقتصادی اجتماعی بیشتر در عرصه ملی و بین المللی میتوان توانمندسازی را به عنوان قدرت مالی و تصمیم گیری تعریف کرد. به عبارت دیگر توانمندسازی را میتوان به عنوان افزایش دارایی و توانایی افراد یا گروهها برای ساختن انتخاب هدفمند و مفید در اجتماع تعریف کرد. توانمندسازی اقتصادی: شامل دستیابی زنان سرپرست خانوار به پسانداز و اعتبارات مالی است که به آنان نقش اقتصادی بیشتری در گرفتن تصمیمات در امور زندگیشان را به آنها واگذار میکند و رفاه خود و خانواده خویش را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. بعلاوه دسترسی به امکانات مالی فرصتهای شغلی را برای زنان ارتقا میدهد. موسسه خیریه نورا به منظور توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در طرح توانمندسازی و اشتغال خود با اولویت قرار دادن آن ها، توانمندسازی زنان سرپرست خانوار را هدف خود قرار داده است. توانمندسازی روانی: شامل دستیابی زنان سرپرست خانوار به آموزشهایی به صورت فردی، گروهی و فیلمهای آموزشی مثل آموزش بالا بردن اعتمادبه نفس و اعتماد کردن به دیگران است که توسط مددکاران و روانشناسان به آنان عرضه میشود. توانمندسازی روانی این گروه از طریق خدمات مشاورهای از طریق متخصصین و مشاوران زنان را برای پذیرش مسئولیتهای شغلی و اجتماعی آماده کرده و ابزارهای لازم از جمله اعتماد به نفس را در ایشان ایجاد میکنند. با توجه به شرایط سختی که زنان سرپرست خانوار و فرزندانشان با آن در جامعه دست و پنجه نرم میکنند با توانمندسازی در ابعاد مختلف میتوان زمینه رفع مشکلات و فراهم کردن هرچه بهتر امکانات و تسهیلات را در جامعه برای این قشر از افراد اجتماع امکانپذیر ساخت. موسسه خیریه نورا نیز با رویکرد رفع شرایط سخت و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، در کارگروه تخصصی موضوع حمایت و توانمندسازی ایشان را در دستور کار قرار داده است. انجمن خیریه حمایت از زنان و دختران بیسرپرست «سوده» در جهت حمایت از زنان و دختران آسیب دیده و رفع نیازهای مادی و معنوی آنان با در اختیار گذاشتن کمکهای نقدی، تهیه مواد غذای یا سبد خانوار، کمک هزینه تحصیلات دانشجویی، کمک هزینه درمانی، کمک هزینه تحصیلی فرزندان، کمک هزینه وشاک و کفش و غیره، کمک هزینه اجاره مسکن و رهن، کمک هزینه آب برق گاز، کمک هزینه جهیزیه، کمک هزینه ملزومات پزشکی، خدمات فرهنگی آموزشی و پژوهشی، هزینههای سرمایه ای. وامهای بلاعوض. از طریق جذب کمکهای افراد حقیقی و حقوقی خیر، به فعالیت میپردازد. این انجمن اهداف خود را در قالب تلاش برای معرفی و نشان دادن نقش سازنده زنان و دختران ایرانی در راستای پیشرفت و توسعه کشور، رفع نیازهای معنوی و اجتماعی زنان و دخترانی که به نحوی دچار آسیب دیدگی اجتماعی شده و به کمکهای خاص نیازمند میباشند، تهیه و تدوین طرحها، برنامهها، پیشنها دها و کلیه اقداماتی که به ارتقای جایگاه زنان ایرانی کمک نماید، ایجاد زمینههای پیشرفتهای مادی معنوی و رفاهی و تحصیلی زنان و دختران ایرانی طبق مقررات قانونی، تهیه و تدوین طرحهای آموزشی برای افزایش سطح آگاهیهای زنان و ارائه به مراجع ذیربط، برگزاری سمینارهای برای از بین بردن برخی تبعیضها بر علیه زنان، ارایه پیشنهاد به مجلس و دولت به منظور شکل گیری طرحها و لوایحی که به نحوی متضمن حمایت از حقوق زنان میباشد، کمک و همکاری به راه اندازی مراکز نگهداری از زنان سالخورده با کمک ارگانها و نمادهای دولتی اشخاص حقیقی و حقوقی خیر، تلاش در راستای تامین در ساخت مسکن زنان بیسرپرست (سرپرست خانواده) و انجام اقدامات لازم جهت توانمندسازی و ایجاد اشتغال برای زنان سرپرست خانواده به اجرا میگذارد. منابع فصلنامه علوم احتماعی- زن در توسعه و سیاست- 1397 مطالعات دفتر کاهشهای آسیبهای اجتماعی، 1390 فرهمند، مریم، تعامل دولت با سازمانهای غیر دولتی زنان، مطالعات راهبردی زنان، 1385 شاه بهرامی، فرخ اله، پیشگاهی فرد، زهرا، ، فصلنامه مطالعات مدیریت انتظامی، 1389 آماردفترکاهش آسیبهای اجتماعی گزارش ایسنا ازخانه امن «آتنا» معرفینامه موسسه خیریه قدر علوی اساسنامه سازمان ارتقا سلامت زنان ایرانیان درتهران مرکز آمار ایران-تهران-آمارنامه شماره 15.1392 منبع: ایلنا
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/362895/نقطه-ایدهال-حمایت-از-زنان-بدسرپرست-و-بیسرپرست
|