يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
اجتماعی

اعترافات تکان‌دهنده مرد همسرکش بعد از ۱۲ سال

اعترافات تکان‌دهنده مرد همسرکش بعد از ۱۲ سال
پیام خراسان - خراسان / مرد ۳۶ ساله‌ای که ۱۲ سال قبل همسرش را به طرز فجیعی در نزدیکی کوره‌های آجرپزی یکی از روستاهای شهرستان جوین به قتل رسانده بود، در حالی زوایای پنهان این ...
  بزرگنمايي:

پیام خراسان - خراسان / مرد 36 ساله‌ای که 12 سال قبل همسرش را به طرز فجیعی در نزدیکی کوره‌های آجرپزی یکی از روستاهای شهرستان جوین به قتل رسانده بود، در حالی زوایای پنهان این جنایت تکان‌دهنده را فاش کرد که مدعی بود افکار خیانت‌آلود و سوءظن‌های وحشتناک رهایش نمی‌‎کرد.
کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، بیست و یکم مرداد جاری، مرد 36 ساله‌ای را در زندان شهید لاجوردی چناران شناسایی کردند که بررسی‌های تخصصی آنان نشان می‌داد این مرد زندانی، همسرش را در 12 سال قبل به قتل رسانده است.
بنابراین با دستور نیابتی قاضی محمود عارفی‌راد (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) این متهم بازداشت و در حالی به مقر انتظامی منتقل شد که در همان دقایق اولیه بازجویی‌های فنی، لب به اعتراف گشود و راز قتل همسرش را برملا کرد.
این متهم 36 ساله که «حسین» نام دارد، در اظهاراتی تکان‌دهنده به تشریح زوایای پنهان قتل همسرش پرداخت و گفت: من و ناهید (مقتول) در سال 1388 با یکدیگر ازدواج کردیم و خیلی زود صاحب پسری شدیم اما هنوز یک سال بیشتر از آغاز زندگی مشترکمان نمی‌گذشت که افکار سوءظن‌های شیطانی در وجودم ریشه دواند چرا که احساس می‌کردم همسرم به من خیانت می‌کند و با فردی به نام «الف» ارتباط دارد.
این متهم به قتل جوان، در ادامه اعترافاتش ادعا کرد: در همین زمان بود که همسرم با آن مرد جوان فرار کرد و به یکی از شهرهای اطراف تهران رفتند، ولی پدرزنم او را پیدا کرد و به خانه بازگرداند. در این شرایط من دیگر تردیدی نداشتم که همسرم مرا دوست ندارد. برادرم نیز مدعی بود که باید یک سری آزمایش‌های پزشکی انجام بدهم تا سند محکمی برای اثبات ادعاهایم داشته باشم! ولی پدرزنم التماس می‌کرد که از این افکار دست بردارم چرا که مادرزنم نیز بیماری صعب‌العلاج داشت. از سوی دیگر هم خودم برای حفظ آبرویم خیلی مایل به پیگیری این ماجرا نبودم. این بود که برای فرار از حرف و حدیث دیگران به یکی از شهرهای نزدیک تهران رفتم و در آن‌جا خانه‌ای اجاره کردم و به زندگی مشترک با همسرم ادامه دادم ولی او باز هم ادعا می‌کرد مرا دوست ندارد و باید طلاقش بدهم! تا با آن مرد مورد علاقه‌اش ازدواج کند! به همین دلیل ناگهان منزل را ترک کرد که من هم به ناچار پسرم را برداشتم و به جوین بازگشتم. ابتدا نزد خانواده همسرم رفتم و ماجرای فرارش را به آن‌ها اطلاع دادم که باز هم پدرش او را به خانه خودشان بازگرداند ولی همسرم دیگر با من زندگی نمی‌کرد. این ماجراها در حالی رخ می‌داد که در کشاکش طلاق بودیم و پرونده‌ای در شورای حل اختلاف داشتیم. من هم در خانه پدرم زندگی می‌کردم که از شورای حل اختلاف تماس گرفتند تا فردا با آن‌جا بروم و نامه‌ای را برای ارائه به دادگاه بگیرم. 
متهم ادامه داد: صبح روز بعد وقتی به شورای حل اختلاف رفتم، رئیس شورا حضور نداشت. همان شب همسرم به من گفته بود که مرد مورد علاقه‌اش مبلغ 13 میلیون تومان سفته برای ضمانت ازدواج آن‌ها تهیه کرده است. خلاصه وقتی نتوانستم نامه را بگیرم همسرم را سوار موتورسیکلت کردم و در حالی که فرزندم نیز همراهم بود برای گفت‌وگو با یکدیگر به خارج روستا رفتیم و بعد از یک ساعت بازگشتیم اما باز دوباره از روستا بیرون زدیم و در نزدیکی یکی از کوره‌های آجرپزی ایستادیم. در این هنگام مشاجره لفظی بین ما بالا گرفت تا حدی که من از شدت عصبانیت تکه سنگی را برداشتم و با آن به شقیقه همسرم کوبیدم که روی زمین افتاد و جان سپرد. من هم که ترسیده بودم جسد او را به درون شیاری انداختم و بعد هم به روستا رفتم و با تهیه بیل دوباره به محل حادثه آمدم و جسد را دفن کردم. آن روز کسی در آن اطراف نبود و تنها پسر خردسالم در فاصله 100 متری روی موتورسیکلت نشسته بود. وقتی متوجه شدم که به خاطر جابه‌جایی جسد، دست و شلوارم خون‌آلود شده است به طرف یکی از مراکز مذهبی در همان اطراف رفتم و در آن‌جا خون‌ها را شستم، سپس پسرم را به خانه مادرزنم بردم و او را به خواهرزنم سپردم. بعد هم لباس‌هایم را برداشتم و با قطار به همان شهری رفتم که قبلا خانه‌ای را در آن‌جا اجاره کرده بودم اما هیچ‌وقت تصور نمی‌کردم که پلیس بعد از گذشت 12 سال از این حادثه همچنان پیگیر این پرونده باشد. 
بازار



پیام خراسان

پیام خراسان


نظرات شما