پیام خراسان - دنیای اقتصاد / آخرین آمارها از هزینه و درآمد خانوار در سال1403 نشان میدهد متوسط هزینه سالانه خانوار شهری به 270میلیون تومان رسیده که نسبت به سال قبل از آن 30درصد رشد اسمی داشته، اما پس از تعدیل با نرخ تورم 1.4درصد کاهش واقعی را تجربه کرده است.
در روستاها نیز متوسط هزینهها 140میلیون تومان برآورد شده که معادل 4.6درصد افت واقعی است. این کاهش هزینههای واقعی میتواند نشانهای از عقبگرد سطح رفاه باشد. بررسی ترکیب هزینهها نشان میدهد سهم مسکن، سوخت و روشنایی در سبد خانوارهای شهری به 57درصد و در خانوارهای روستایی به 38درصد افزایش یافته؛ رقمی که در دهههای گذشته بسیار کمتر بوده و حاکی از فشار فزاینده هزینههای مسکن است. همچنین دادهها بیانگر واگرایی میان درآمد و هزینه خانوار از اوایل دهه1390 است. اگرچه گزارشها درآمد را بالاتر از هزینه نشان میدهد، اما این موضوع میتواند ناشی از بیشبرآورد درآمد یا ذخیرهسازی در سایه نااطمینانیهای اقتصادی باشد.
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار ایران به تازگی در یک مصاحبه آخرین آمارهای مربوط به هزینه و درآمد خانوارها در سال 1403 را اعلام کرده است. بر اساس این آمار، به نظر میرسد رفاه خانوارها بهصورت کلی، نه تنها در سال 1403، رشد خاصی را تجربه نکرده، بلکه با کاهشی محدود نیز روبهرو شده است. به نظر میرسد در این سال، سرعت رشد درآمدهای مردم از شتاب رشد قیمتها کمتر بوده و در نهایت تورم درآمدهای مردم را در این سال، کم ارزش تر از پیش کرده است.
بازار

کاهش رفاه خانوار در سال 1403
مریم رضاپور مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار، به تازگی در مصاحبه با «ایرنا» اشاره کرده است که نتایج نظرسنجی بودجه خانوار در سال 1403 نشان میدهد متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری در سال 1403 حدود «270میلیون تومان» بوده است. این رقم به لحاظ اسمی نسبت به سال قبل 30 درصد افزایش داشته است. با این حال، بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد این رقم به لحاظ حقیقی، با تعدیل نسبت به تورم اعلامی مرکز آمار ایران، نمایانگر کاهش 1.4درصدی متوسط هزینههای سالانه خانوارهای شهری است. بر اساس این گزارش، متوسط درآمد سالانه خانوار شهری، 340میلیون تومان بوده که نسبت به سال قبل، به لحاظ اسمی 34درصد افزایش یافته است. با این حال، محاسبات «دنیایاقتصاد» حاکی از آن است که با تعدیل تورم سال1403، نسبت به این آمار متوجه میشویم که درآمد حقیقی سالانه خانوارهای شهری به صورت متوسط با کاهشی 0.2درصدی نسبت به سال قبل روبهرو شده است.
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار ایران اضافه کرد: «متوسط هزینه یک خانوار روستایی» در سال1403 حدود 140میلیون تومان برآورد شده که نسبت به سال قبل، به لحاظ اسمی 31درصد رشد داشته است. تعدیل این رقم، نسبت به تورم، نشان میدهد متوسط هزینه خانوار روستایی به صورت حقیقی، 4.6درصد کاهش یافته است. رضاپور همچنین اشاره کرد: متوسط درآمد سالانه خانوار روستایی در سال 1403 حدود «200میلیون تومان» بوده که نسبت به سال قبل به لحاظ اسمی 35درصد افزایش یافته است. آمارها نشان میدهد متوسط درآمد سالانه خانوار روستایی در سال1403 به لحاظ حقیقی و تعدیلشده با تورم نیز با افزایش 1.1درصدی روبهرو شده است. این قلم، تنها قلم در میان درآمد و هزینه خانوارهای شهری و روستایی است که به لحاظ حقیقی نیز با رشد روبهرو بوده است.
اهمیت تغییرات سهم مسکن
رضاپور در رابطه با متوسط هزینه حدود 270میلیون تومانی خانوار شهری گفت: از این میزان، «63میلیون تومان» نزدیک به 24درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و «200میلیون تومان» حدود 77درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در میان هزینههای خوراکی، گوشت با سهم 24درصد بالاترین سهم را داشته و در بخش غیرخوراکی، مسکن، سوخت و روشنایی با سهم 57درصد بیشترین هزینه را به خود اختصاص داده است. رضاپور همچنین در رابطه با متوسط هزینه 140میلیون تومانی خانوار روستایی گفت: از این میزان، 55میلیون تومان نزدیک به 38درصد برای هزینههای خوراکی و دخانی و 90میلیون تومان حدود 63درصد برای هزینههای غیرخوراکی صرف شده است. همچون خانوارهای شهری، در بخش خوراکی، گوشت با سهم 24درصد و در بخش غیرخوراکی، مسکن، سوخت و روشنایی با سهم 38درصد بیشترین نقش را داشتهاند.
نگاهی به آمارهای اعلامی مرکز آمار، در سالهای گذشته نشان میدهد سهم هزینههای غیر خوراکی و بهخصوص مسکن، بسیار کمتر از 57درصد بوده است. بررسیها نشان میدهد سهم هزینه مسکن، سوخت و روشنایی از هزینههای خانوار شهری در سال 1352، 35.8درصد بود. این سهم در میان خانوارهای روستایی از این هم کمتر بوده است. سهم هزینه مسکن، سوخت و روشنایی از هزینههای خانوار روستایی در سال 1352، 22.5 درصد بوده است.

بررسی آمارهای مربوط به سالهای اخیر نیز نمایانگر افزایش تدریجی سهم هزینههای مسکن از هزینههای خانوار است. هزینههای مسکن، در سال 1390، سهمی 44.4درصدی از هزینههای خانوار شهری داشتند. این سهم برای خانوارهای روستایی در این سال، 30درصد ثبت شده است. به نظر میرسد سهم مسکن از هزینههای خانوار در سالهای پس از انقلاب و تورم مزمن، بهصورت مستمر، افزایش یافته است. گزارشهای مرکز آمار از تورم نیز نشان میدهد، در اغلب ماههای سال، تورم مسکن، مهمترین محرک تورم بوده است.

فاصله درآمدها و هزینهها
بررسیها نشان میدهد، یک تغییر آماری مهم، در روند سری زمانی درآمدها و هزینههای خانوار از سالهای دهه1390، قابل مشاهده است. از سال 1393 به بعد، درآمدهای خانوار، اعم از شهری و روستایی از هزینههای خانوار بیشتر ثبت شدهاند. این وضعیت تا سالها دهه1400 نیز، ادامه پیدا کرده است و اکنون، درآمدهای اعلامی برای خانوارهای شهری، 25.9درصد و درآمدهای اعلامی برای خانوارهای روستایی 42.8درصد از هزینهها بیشتر هستند. کارشناسان اشاره دارند که افزایش نامتناسب قیمتها، گسترش نااطمینانی و تغییر سهم هزینهها، در این سالها باعث تغییر توزیع درآمدها نیز شده است و این مساله عامل اصلی بروز شکاف بین درآمدها و هزینهها است.
افزایش نااطمینانی در سالهای اخیر، منجر به افزایش سهم درآمدهای متفرقه و ناشی از رانت مالکیت برای مالکان و سرمایهگذاران در بازارهای مربوط به سوداگری شده است. برای مثال با افزایش سهم مسکن از هزینههای خانوار، توزیع درآمدها نیز، شیوهای متفاوت به خود گرفت. به نظر میرسد در این سالها، خانوارهای مالک، درآمدهای بیشتری از منشأ مالکیت خود بر زمین یا خانه دریافت کردهاند و این مساله، منجر به گسترش شکاف بین درآمدها و هزینهها شده است. همچنین، گسترش نااطمینانی در سالهای اخیر، احتمالا باعث شده است، بخشی از درآمدهای خانوارها پسانداز شود و خانوارها به نوعی برای خود به دنبال حاشیه اطمینانی برای روز مبادا باشند. یک فرضیه دیگر برای توضیح شکاف بین درآمدها و هزینهها، بیش برآورد درآمد افراد در پرسشنامه است؛ اگرچه نمیتوان درستی یا نادرستی این فرضیه را ارزیابی کرد.