پیام خراسان - خراسان / جوانی که به بهانه «نگاه چپ» سیزده بهدر خونینی را در پارک امت مشهد رقم زده بود، سپیدهدم یکشنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد و به این ترتیب امتداد «نگاه چپ» به حلقه دار رسید.
ساعت 22 سیزدهم فروردین سال 1402، جوانی به نام «سجاد-م» به همراه یکی از دوستانش در حالی قدم به درون پارک امت گذاشت که دود غلیظ سیگار را با غرور خاصی از حلقومش بیرون میداد.
در همین حال ناگهان با جوان رهگذری چشم در چشم شد که به آرامی روی سنگفرشهای پارک قدم میزد! «سجاد» که آخرین حلقههای دود سیگار را از دهانش خارج میکرد به جوان رهگذر گفت: «چیه! چپ چپ نگاه میکنی؟» و پاسخ شنید «خوش دارم نگاه کنم!» طولی نکشید که همین «نگاه» به کل کل و مشاجرهای غرورانگیز گره خورد و جملات توهینآمیز در فضای پارک پیچید اما ماجرا پایان نیافت و درگیری فیزیکی دو جوان هنگامی آغاز شد که «سجاد» احساس کرد توان رویارویی با جوان 27 ساله تنومند را ندارد! این بود که او را رها کرد و به خارج از پارک رفت.
دقایقی بعد هنوز «محمدرضا-م» (جوان 27 ساله) در روشنای چراغ برقهای پارک قدم برمیداشت که «سجاد» چاقوی وحشتناکی را از روی میز مغازهای در همان اطراف برداشت و دوباره با خشمی حیرتانگیز به درون پارک آمد و یکسره به سراغ جوان 27 ساله هجوم برد. طولی نکشید که تیغه چاقو در آسمان تاریک سیزدهمین روز بهار درخشید و بر پیکر «محمدرضا» فرود آمد.
در حالی که جوان 27 ساله با ضربات چاقوی بیرحم «نگاه» نقش بر زمین شده بود «سجاد» پا به فرار گذاشت. او که فرزند طلاق بود، در تاریکی شب گم شد و به مکان نامعلومی گریخت. دقایقی بعد، امدادگران اورژانس از راه رسیدند و پیکر نیمهجان جوان مجروح را به بیمارستان شهید هاشمینژاد مشهد بردند اما او علایم حیاتی نداشت و بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
این ماجرای تلخ در همان نیمههای شب به قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گزارش شد و به این ترتیب تحقیقات جنایی برای ردیابی متهم به قتل فراری ادامه یافت.
مدتی بعد در حالی که فصل بهار وارد دومین ماه خود شده بود، با دستور مقام قضایی، تصویر بدون پوشش «سجاد-م» منتشر شد. از سوی دیگر نیز گروه کارآزمودهای از افسران اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمیمقدم (افسر پرونده) و با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس وقت اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند و با بهرهگیری از فناوریهای نوین پلیسی به ردزنی متهم فراری پرداختند تا این که مشخص شد «سجاد» وارد یکی از روستاهای مرزی شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان شده است و قصد دارد شبانه به آن سوی مرز (پاکستان) بگریزد. در این شرایط و در حالی که قاچاق وی از طریق قاچاقچیان سوخت به مراحل نهایی خود نزدیک میشد بیدرنگ هماهنگیهای قضایی صورت گرفت و گروه تخصصی کارآگاهان که این بار سرهنگ پهلوان با آنان همراه شده بود، به سوی نقطه صفر مرزی حرکت کردند و با پوششهای محلی وارد یکی از کپرهای روستایی در مرز شدند.
طولی نکشید که متهم فراری نیز با هویت جعلی و پوشش اهالی آن منطقه به داخل کمین کارآگاهان آمد و بلافاصله خود را در محاصره پلیس دید. لحظاتی بعد حلقههای قانون بر دستان متهم به قتل فراری گره خورد و او با هماهنگی دادستان شهرستان سرباز به مشهد انتقال یافت. او پس از آن که در حضور قاضی ویژه قتل عمد به جنایت خود با انگیزه «نگاه چپ» اقرار کرد، در مردادماه به بازسازی صحنه قتل پرداخت و جزئیات این جنایت هولناک را تشریح کرد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در داسرای مشهد، این پرونده جنایی به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و قضات با تجربه دادگاه پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه، رأی به قصاص نفس وی دادند. این رأی مورد اعتراض وکیل مدافع و متهم قرار گرفت اما قضات دیوان عالی کشور نیز پس از مطالعه دقیق پرونده بر رأی صادر شده از دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند. این گونه بود که پرونده مذکور در مسیر اجرای حکم قرار گرفت و سپیدهدم یکشنبه گذشته امتداد این نگاه چپ به حلقه طناب دار رسید و «سجاد» در حالی در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد که فقط یک لحظه غرور و خشم، چنین حادثه تلخی را رقم زد.
بازار ![]()