پیام خراسان - ایسنا / امروز بیش از یک قرن از زادروز خالق «خوابهای طلایی» میگذرد؛ هنرمندی که موسیقی را با لمس کلیدهای سفید پیانو توسط سرانگشتانش به زیباترین شکل ممکن معنا کرد؛ روایتهای موسیقایی جواد معروفی، گویی از دل داستان و نقاشی برخاسته بودند؛ چراکه زیستش با ادبیات بود و در حقیقت تصاویر ذهنیاش را به صدا درمیآورد.
جواد معروفی، از نخستین چهرههایی بود که پیانو را نه فقط بهعنوان یک ساز غربی، بلکه چنان که سازی ایرانی باشد، در فرهنگ موسیقایی ایران تثبیت کرد. اما رمز موفقیت او نهفته بود در تأثیر پررنگ نقاشی و ادبیات بر نگاه او به موسیقی.
گفته میشود معروفی اهل خلوت بود. حتی در پرهیاهوترین سالهای فعالیتش در رادیو، کمتر در جمعهای هنری حاضر میشد. دوستانش روایت کردهاند که ساعات زیادی از روز را صرف مطالعه میکرد؛ از حافظ و سعدی تا داستایوفسکی و ویکتور هوگو. برای او، ادبیات فقط یک سرگرمی نبود، بلکه نقش دهنده هنرش بود. او در خاطراتی پراکنده گفته بود که پیش از نواختن، ابتدا یک روایت در ذهنش شکل میگیرد، یک صحنه، یک احساس ملموس و سپس آن تصویر ذهنی، در قالب نتها تجسم مییابد.
بازار ![]()
در قطعاتی چون «غمانگیز»، «اشک مادر»، «خزان عشق»، «یا امید زندگی» میتوان این نگاه روایی را بهوضوح دید. موسیقی معروفی بافت سادهای ندارد؛ بیشتر شبیه یک داستان چندلایه است. بالا رفتن و فرود آمدنهای ملودیها، تغییرات لطیف در تمپو و استفاده از سکوتهای معنادار، همگی چنان هستند که گویی با یک راوی مواجهیم که میداند چه زمانی بایستد، مکث کند و دوباره روایت کند.
اما شاید مهمتر از ادبیات، نگاه نقاشانهی معروفی به موسیقی باشد. او با رنگها فکر میکرد. در توصیف برخی از آثارش گفته بود: «اینجا باید آبی باشد، اما نه آبی آسمان؛ آبیِ آسمانِ بعد از باران.» چنین جملاتی فقط از ذهن کسی برمیآید که تصویر را پیش از صدا میبیند. از همین رو، شنیدن موسیقی او، بیشتر از آنکه تجربهای صرفاً شنیداری باشد، تجربهای تصویری و حسی است.
این ویژگی، موسیقی معروفی را از بسیاری از آهنگسازان همدورهاش متمایز میکند. او برخلاف برخی دیگر که تنها در چهارچوب ردیف یا فرم کلاسیک غربی میساختند، به میانجی هنرهای دیگر، پلهایی ذهنی میساخت میان شنونده و قطعه. شاید به همین دلیل باشد که آثار او همچنان شنیده میشوند؛ چون نه فقط شنیدنی که دیدنی و خواندنیاند.
امروز در سالروز تولدش، شاید بد نباشد موسیقی او را نه صرفاً با گوش، بلکه با تخیل بشنویم. تصویری در ذهن بسازیم، واژهای برایش بیابیم، و بعد بگذاریم صدای پیانوی معروفی ما را به همانجایی ببرد که واژهها و رنگها، پیش از صدا، در آن متولد میشوند.
با مراجعه به اینجا میتوانید برخی از آثار این هنرمند را گوش کنید.