پیام خراسان - خراسان / با تلاش 48 ساعته کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد و دستورهای ویژه قضایی، عامل قتل زن جوان در مشهد دستگیر شد و در اعترافات تکاندهنده خود راز جنایت با نمکدان شیشهای و ضربات هولناک چاقو را برملا کرد.
صبح جمعه گذشته، جسد خونآلود زن 44 سالهای در یکی از منازل مسکونی بولوار شهید نامجوی مشهد در حالی کشف شد که آثار ضربات هولناک چاقو بر پیکرش نمایان بود. طولی نکشید که با دستورهای محرمانه قاضی وحید خاکشور (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) گروه زبدهای از افسران دایره قتل عمد آگاهی با هدایت سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) وارد عمل شدند و تحقیقات گستردهای را آغاز کردند.
بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که طلاهای زن جوان نیز توسط عامل یا عاملان جنایت سرقت شده است. بنابراین رصدهای اطلاعاتی در حالی با راهنماییهای مقام قضایی ادامه یافت که بررسیها نشان داد مرضیه (زن 44 ساله) به همراه خواهرش در منزل مسکونی زندگی میکرد اما خواهر وی از چند روز قبل به مسافرت رفته بود. با توجه به اهمیت این جنایت هولناک، چند فرضیه جنایی زیر ذرهبین تحقیقات قرار گرفت. در نهایت با ریزبینی کارآگاهان، آثاری روی دیوار منزل مسکونی مشاهده شد و احتمال ورود قاتل از روی دیوار قوت گرفت. به همین دلیل خیلی زود بررسیهای نامحسوس درباره همسایگان زن جوان آغاز و مشخص شد مرد جوانی در همسایگی آنان زندگی میکند که مظنون اصلی این جنایت است. بنابراین وی تحت مراقبتهای پلیسی قرار گرفت و سرنخهایی به دست آمد که بیانگر ورود پنهانی این جوان به منزل همسایه بود.
با جمعآوری اسناد و مدارک انکارناپذیر، گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرگرد رضا شکیبا (افسرپرونده) و با هماهنگی قاضی ویژه قتل عمد مشهد، عملیات دستگیری «حامد-م» را آغاز کردند و او را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند.
این جوان 19 ساله تبعه خارجی که در ابتدا منکر ارتکاب هر گونه جرم بود، در نهایت لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد. او گفت: وقتی فهمیدم زن 44 ساله در منزل تنها مانده است، افکار شیطانی به سراغم آمد و تصمیم به سرقت طلاهای او گرفتم. این بود که شبهنگام از روی دیوار به منزل همسایه وارد شدم و او را غافلگیر کردم ولی زمانی که با سر و صداهای این زن جوان روبهرو شدم با نمکدان شیشهای بر سرش کوبیدم که روی زمین افتاد؛ سپس با دستانم گلویش را فشردم و با تصور این که «مرضیه» جان باخته است ، بلند شدم و چرخی در خانه زدم ولی ناگهان فهمیدم که او هنوز زنده است و نفس میکشد. حتی تلوتلوخوران از روی زمین بلند شد و من برای آن که شناسایی نشوم به داخل آشپزخانه رفتم و با برداشتن چاقو، ضرباتی به ناحیه گردن و گلویش وارد آوردم. در همین حال زمانی که متوجه شدم او دیگر نفس نمیکشد همه طلاهای او را از دست و گوش و گردنش باز کردم و به منزل یکی از بستگانم بردم....
تحقیقات برای کشف ابعاد دیگر این جنایت هولناک با راهنماییهای تجربی و دستورهای ویژه سرهنگ جواد بیگی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) آغاز شده است.
بازار

